♥♥♥پشی دهکده سکوت♥♥♥
(♥)(♥)مسافری از تبار پشی(♥)(♥)
برای مشاهده عکس روی دکمه شروع کلید نماید

حزب وحدت اسلامی افغانستان

گرفته شده از صفحه پیام افتاب

حزب وحدت اسلامی افغانستان (Islamic Unity Party of Afghanistan): حزب وحدت اسلامی افغانستان، از جمله احزابی است که در اواخر سال های دوران جهاد، تحت شرایط خاص داخلی و خارجی عملاً به شکل ائتلافی از ۹ گروه جهادی شیعه ی افغانستان، پا به عرصه ی وجود گذاشت. در رابطه با شکل گیری حزب وحدت اسلامی در کتاب آغاز و فرجام جنبش های سیاسی در افغانستان، چنین آمده است:
« نطفه ی حزب وحدت، زمانی بسته شد که آقایان اکبری، سجادی لعلی و عرفانی یکاولنگی در بهار سال ۱۳۶۷ با هم در مورد رفع اختلافات گفت و گو نموده و زمینه ی نشست مسؤولین سازمان نصر و پاسداران جهاد اسلامی را در منطقه ی پنجاب فراهم ساختند.
مسؤولین و فرماندهان سازمان نصر و پاسداران جهاد اسلامی در تاریخ ۲۴/۴/۶۷ در مرکز فرمانداری پنجاب گردهم آمده و به مدت چهار روز سخنرانی و گفت و گو نمودند. در پایان این گردهمایی قطعنامه ای در شانزده ماده صادر شد و زمینه ی اتحاد سازمان نصر و پاسداران جهاد اسلامی فراهم گردید.
در گردهمایی لعل در مورخه ی ۱۶/۶/۶۷ مسؤولین و فرماندهان سازمان نصر و پاسداران جهاد اسلامی منشور اتحاد را در ۱۲ ماده امضا کردند.
بعد از اتحاد سازمان نصر و پاسداران جهاد، سایرگروههای شیعی نیز برای پیوستن به این اتحاد دعوت شدند. در گردهمایی بهسود که با شرکت نمایندگان نیروی اسلامی، نهضت اسلامی، حرکت اسلامی، سازمان نصر، پاسداران جهاد و نیروی صلح برگزار شد، سازمان نیرو و نیروی صلح، به اتحاد پیوستند.
در گردهمایی جاغوری در مورخه ی ۶/۹/۶۷ نهضت اسلامی، دعوت اتحاد اسلامی و جبهه ی متحد انقلاب اسلامی نیز به اتحاد پیوسته و منشور وحدت را امضا کردند. در نشست جاغوری اعضای شورای مرکزی اتحاد تعیین گردید و بامیان به عنوان مرکز انتخاب شد.
سرانجام در گردهمایی بامیان، نمایندگان و مسؤولین احزاب شیعه از ۱۳ ولایت اکثراً شیعه نشین افغانستان شرکت نمودند و طی ۹ روز بحث و گفت و گو با سوگند به قرآن با هم وحدت نموده و «میثاق وحدت» را در۲۰ ماده امضا کردند و احزاب خود را منحل اعلام نمودند.
بدین ترتیب حزب وحدت اسلامی افغانستان در گرد همایی بامیان در مورخه ی ۲۵/۴/۱۳۶۸ تأسیس شد و جانشین «شورای ائتلاف اسلامی افغانستان» گردید. در این نشست آقای اکبری برای یک سال به عنوان رئیس شورای مرکزی حزب وحدت انتخاب شد.
به دلیل فراهم بودن زمینه های داخلی و خارجی، حزب وحدت اسلامی به سرعت فراگیر شد و باعث توقف جنگ های داخلی در هزاره جات گردید. شورای اتفاق اسلامی نیز به حزب وحدت پیوست و گروههای کوچک جهادی و عناصر وابسته به ملّیت هزاره از هر حزب و گروه و با هر ایدئولوژی و طرز تفکری به این حزب پذیرفته شدند.
در سال۱۳۷۰ نخستین کنگره ی حزب وحدت در بامیان برگزار شد که در نتیجه ی آن تعداد اعضای شورای مرکزی و شورای عالی نظارت افزایش یافت و عبدالعلی مزاری به عنوان رئیس شورای مرکزی انتخاب شد. در دوران ریاست مزاری [و بعداً خلیلی]، عناصر التقاطی، لیبرال، مغولیستهای کمونیست و خوانین وارد حزب وحدت شده و عضو شورای مرکزی این حزب گردیدند.
در اثر این کار میثاق وحدت [ و اساسنامه ی حزب وحدت ] را به باد فراموشی سپردند و بر خلاف مفاد آن عمل کردند، تا این که اختلافات تشدید یافته و جناح بندی های جدیدی ایجاد شد. این وضعیت بالاخره منجر به فاجعه ی ۲۳ سنبله (= شهریور ) ۱۳۷۳ در غرب کابل و انشعاب حزب وحدت به دو جناح مزاری و اکبری گردید.
با کشته شدن مزاری به دست طالبان و سقوط غرب کابل، نیروهای جناح مزاری به رهبری خلیلی در بامیان مستقر شدند و درگیری بین گروههای شیعه از سرگرفته شد.
نیروهای جناح خلیلی متهم به ترور فرماندهان و شخصیت های جناح اکبری و حتی حرکت اسلامی در مناطق مختلف شدندکه این روند تا زمان سقوط مزار شریف به دست طالبان ادامه داشت. هر دو جناح حزب وحدت و حرکت اسلامی افغانستان، در مقاومت ضد استبدادی علیه طالبان و دخالت نیروهای خارجی نقش مؤثری در شمال و مرکز افغانستان به عهده داشتند و در اجلاس بن و کابینه ی دولت موقت و انتقالی افغانستان به طور فعال شرکت نمودند.»(۴۰)
متن میثاق وحدت که رهبران همه گروه های تشکیل دهنده ی حزب وحدت با سوگند به قرآن آن را امضا کردند اما هر گز به آن عمل نکردند در این جا نقل می شود تا خوانندگان محترم با مقایسه ی این متن تاریخی با اعمال و رفتار رهبران این حزب در طول دوران جهاد و مقاومت و از آن به بعد تا کنون و بخصوص با مقایسه ی آنها با مرامنامه های احزاب جدیدی که تحت عنوان های حزب وحدت اسلامی افغانستان، حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، حزب وحدت اسلامی ملت افغانستان، حزب وحدت ملی اسلامی افغانستان و حزب اقتدار ملی افغانستان نوشته اند به کنه شخصیت، صداقت و دیانت آن ها پی ببرند.
از مطالعه ی بیست بند میثاق وحدت و ماده های دوم، دهم و چهاردهم اساسنامه ی حزب وحدت و تطبیق آنها با عملکرد سران و گردانندگان این حزب از هر جناحی، چنین بر می آید که حزب وحدت از بدو تأسیس به تدریج مشروعیت خود را از دست داده و کاملاً بر ضد آرمان ها و اهداف اعلام شده ی آن عمل شده است و گروهها و عناصری که از ابتدا مخالف این آرمان هابوده سعی کرده اند برای فریب دادن مردم و مجاهدین با مطرح کردن و پذیرفتن منافقانه ی ایدئولوژی اسلامی، جهان بینی توحیدی، حکومت اسلامی، اصل ولایت فقیه و سایر مفاهیم و ارز شهای اسلامی که مردم افغانستان و بخصوص شیعیان این کشور به آن ها اعتقاد دارند، از طریق تأسیس حزب وحدت و نفوذ در آن بر جامعه ی تشیع حاکمیت یابند و نیرو ها و گرایش های اسلامی را تضعیف نموده و از صحنه خارج سازند که در بر آورده شدن این هدف نا مقدس با ایجاد فجایعی زیادی موفق شدند و شیعیان افغانستان را قربانی هوا و هوس های نا مشروع و غیر انسانی خود نمودند. دلایل زیادی برای اثبات این مطلب و جود دارد که ذکر همة آنها در این نوشته گنجایش ندارد.
متن « میثاق وحدت» که حزب وحدت اسلامی افغانستان بر مبنای آن تشکیل شده و مشروعیت یافت به این شرح است:
« بسم الله الرحمان الرحیم ـ واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا، واذکرو نعمت الله علیکم ... ( قرآن کریم ).
میثاق وحدت
بدیهی است که ملت رشید افغانستان در طول تاریخ حماسه ها آفریده اند و برای دفاع از اسلام و استقلال کشور، درفش خون رنگ جهاد را بر دوش کشیده و با خون سرخ شان پاسداری نموده اند و با در نظرداشت این که ملت مسلمان افغانستان بویژه سلحشورانی که در قلب افغانستان بسر می برند با دست خالی و قلب های مملو از ایمان بدون هیچ گونه کمک خارجی تمام مناطق مرکزی را از لوث وجود مزدوران روسی پاک نموده و همچنان تا به اکنون آزاد نگهداشته اند که در راستای نبرد بی امان و پیگیرشان شاهد اخراج روسها ی تجاوزگر می باشند و توانسته اند فراز نوینی را برای اولین بار در تاریخ مبارزات رهایی بخش جهانی بگشایند و از طرفی کفر جهانی در مقابله با انقلاب اسلامی افغانستان تبانی نموده و در امتداد سیاست های استعماری شان نبرد سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و ... را علیه مجاهدان و به انحراف کشاندن انقلاب اسلامی از نو آغاز کرده اند.
با توجه به این مسائل و ملاک های اعتقادی (واعتصموا بحبل الله ... و بنی اسلام علی دعا متین: کلمه، التوحید و توحید الکلمه) انسجام هر چه بیشتر نیروهای جهادی و مبارزة آگاهانه در یک صف فشرده از هر زمان دیگر ضروری تر می نماید.
لذا، برای حراست از ارزش های انقلاب اسلامی و پاسداری از ارزش های اسلام و آرمان های شهدای انقلاب اسلامی افغانستان تا پیروزی نهایی و تحقق احکام الهی بر اساس اصول و مبانی ذیل احزاب و جریان های اسلامی طی جلسه ای تاریخی در مرکز باستانی و تاریخی بامیان از تاریخ ۲۵/ ۴/ الی ۲۷/ ۴/ ۶۸ میثاق وحدت را تدوین و امضا نمودن: ۱ - تداوم مبارزه و تشدید آن برای ایجاد حکومت اسلامی مبتنی بر قرآن و سنت و اصل ولایت فقیه. ۲ - جذب نیروهای سالم و مستعد شیعی بیرون از اتحاد. ۳ - تلاش در جهت وحدت با تمام گروههای اسلامی برادران اهل سنت. ۴ - اقدام فوری در جهت رفع تشنجات موجود و جلوگیری از تشنجات احتمالی و تأمین آزادی و امنیت مردم در چارچوب قوانین و مقررات اسلامی و مصالح عامه. ۵ - جلوگیری جدی از هر گونه اقدام و عمل منافی وحدت و تکیه بر علایق و روابط گروهی گذشته. ۶ - مبارزه جدی با افکار الحادی و غیر اسلامی و التقاطی. ۷ - نفی هر گونه مذاکره و سازش و معامله ی پیدا و پنهان با رژیم مزدور کابل و تشدید جهاد مسلحانه تا سرنگونی آن. ۸ - بسیج کلیه نیروهای نظامی در خطوط مقدم جبهات به منظور تسریع سقوط رژیم مزدور کابل. ۹ - تلاش در جهت تأمین عدالت اجتماعی مبتنی بر حکومت اسلامی با رسمیت داشتن مذاهب جعفری و حنفی که تمامی اقشار و طوایف و ملیتها در پرتو آن از همه حقوق سیاسی، مذهبی، مدنی و ... بدون تبعیض برخوردار گردند.۱۰ - کوشش در جهت حفظ استقلال و تمامیت ارضی و همبستگی ملی افغانستان و مبارزه با فرقه گرایی و تجزیه طلبی به هر شکل آن. ۱۱ - تعیین سرنوشت مردم افغانستان توسط ملت مسلمان و مجاهد این کشور و رد هر گونه مداخله ی خارجی. ۱۲ - برقراری روابط برادرانه و دوستانه با کشورهای اسلامی و ضد استعماری جهان. ۱۳ - همبستگی با نهضت های اسلامی و آزادی بخش در سطح جهان. ۱۴ - اتخاذ مواضع سیاسی در برابر بلوک ها و اقطاب استکباری بر اساس اصل " نه شرقی نه غربی". ۱۵ - تشکیل شورای مرکزی اتحاد و تعیین مقر فعلی آن در شهر باستانی و آزاد شده ی بامیان. ۱۶ - الغای عناوین تشکیلاتی پس از تشکیل جریان سیاسی واحد با عنوان و آرم واحد و تدوین مرامنامه و اساسنامه. ۱۷ - اقدامات لازم در جهت بازسازی و عمران کشور و استفاده مطلوب از منابع، ذخایر و ثروت های طبیعی و ملی در جهت بهبود وضع اقتصادی و رفاهی مردم. ۱۸ - سعی در جهت ایجاد زمینه و امکانات رشد علمی و فکری همه آحاد ملت افغانستان. ۱۹ - سپردن امور به نیروها و عناصر صالح و مؤمن و کاردان.۲۰ - کلیه مسؤولین و امضا کنندگان میثاق وحدت تعهد سپردند که به پاس حرمت خون شهدا ی انقلاب اسلامی افغانستان با تمام وجود برای تحقق وحدت و تعمیل مواد فوق تلاش نموده و دیگر به دنبال عناوین و علایق حزبی گذشته ی شان نمی روند.»
میثاق وحدت را گره ها و افراد ذیل امضا کردند: از سازمان نصر افغانستان میر حسین صادقی، عبدالعلی مزاری، سید عباس حکیمی، نوید، سجادی، هادی و واحدی. از حرکت اسلامی افغانستان سید محمد هادی هادی، فیاض ارزگان، سید حسین انوری، عصمت اللهی، رضوانی، مدرسی و حسینی. از پاسداران جهاد اسلامی افغانستان محمد اکبری، رضوانی بامیانی، فکرت، رضایی، محمدی، غفوری، عرفانی، بحر، نهضت، احمدی، الیاسی و جوادی. از جبهه متحد انقلاب اسلامی افغانستان رضایی، احمدی. از نهضت اسلامی افغانستان سعیدی، باقری، افضلی، مبلغ، جعفری و رضوی. از سازمان نیروی اسلامی افغانستان قائمی، حسینی، جوادی و محمدی.
اساسنامه ی حزب وحدت اسلامی افغانستان به عنوان یکی از بهترین اساسنامه های احزاب جهادی و اسلامی با توجه به وضعیت سیاسی، اجتماعی و اداری آن روز افغانستان و بخصوص مناطق آزاد شده تدوین شده بود که از لحاظ اداری و امنیتی یک دولت موقت محلی را انعکاس می داد.
در ماده ی دوم اساسنامه ی حزب وحدت اسلامی افغانستان که در تاریخ ۱۷/۷/۱۳۷۰ در بامیان به تصویب رسید در باره ی ماهیت این حزب چنین آمده است: « این حزب دارای هویت اسلامی و ملی بوده و بر اساس جهان بینی توحیدی و ایدئولوژی اسلامی بنیان گذاری گردیده هر گونه انحراف از این اصل در حکم انحلال آن خواهد بود. »
در ماده های نهم و دهم در رابطه با شرایط اعضا و وظابف شورای عالی نظارت ابن طور نوشته اند: « ماده نهم : شرایط عضویت : ۱- عادل و متقی بوده، سوء سابقه نداشته باشد.۲ - عالم به شرایط زمان و آگاه به مسائل سیاسی و اجتماعی باشد. ۳ - از نظر علمی اعضای روحانی شورا حداقل دو سال دروس خارج فقه و اصول را فرا گرفته و توانایی تدریس سطوح را داشته باشند. و اعضای غیر روحانی باید در یکی از چهار رشته : حقوق، اقتصاد، سیاست و جامعه شناسی فوق لیسانس باشند. ۴ - توانایی تطبیق حکم مجتهد بر موضوعات و صلاحیت شرعی، اجرایی آن را داشته باشند. ۵ - دارای سابقه مبارزاتی بوده و حداقل در طول انقلاب حضور فعال وی در صحنه های جهادی افغانستان روشن باشد. ۶ - با کسب عضویت در شورای عالی نظارت مراسم تحلیف را به جا آورد. ۷ - مدیر و مدبر و منظبط باشد. ۸- شجاع و قاطع باشد. ۹- استبداد نداشته باشد. ۱۰ – معتقد به حکومت اسلامی باشد. ماده ی دهم : وظایف شورای عالی نظارت : ۱- حفظ هویت اسلامی تشکیلات در راستای خط ولایت و فقاهت. ۲- نظارت بر کلیه ی مصوبات شورای مرکزی، تأیید یا رد آن ها مطابق موازین شرعی. ۳- شرح و تفسیر اساسنامه و مرامنامه ی حزب در صورت ابهام یا بروز اختلاف نظر.۴- هماهنگ ساختن نظریات اعضای شورای مرکزی در صورت بروز اختلاف. ۵ – تعیین و تآیید قض‍‍‍ات و ائمه ی جمعه و جماعات بر اساس ظوابط فقهی. ۶ – نظارت و اشراف بر موقوفات. ۷ – نظارت دقیق و همه جانبه بر مدارس علوم دینی. ۸ – معرفی مرجع تقلید برای مردم. ۹ – نظارت بر جمع آوری و مصرف وجوهات شرعیه. ۱۰ – تأیید اعضای مجلس شورای اسلامی و وزرای کابینه پیش از تعیین و معرفی شورای مرکزی. ۱۱ – اقدام برای حل اختلافات مذهبی. »
بعد از تشکیل دولت کرزی و جمع شدن همه فرقه های سیاسی و رهبران و پیروان احزاب و جریان های مختلف فکری و سیاسی در کابل، هر دو جناح حزب وحدت گرفتار تفرقه و انشعاب شدند.
حزب وحدت جناح آقای خلیلی، به سه جناح دیگر تقسیم شد که عبارت اند از : حزب وحدت اسلامی افغانستان به رهبری خلیلی، حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان به رهبری محقق و حزب وحدت اسلامی ملت افغانستان به رهبری عرفانی یکاولنگی. حزب وحدت اسلامی جناح اکبری هم به دو جناح حزب وحدت ملی اسلامی افغانستان، به رهبری اکبری و حزب اقتدار ملی افغانستان به ریاست کاظمی تقسیم شد.
ساختار تشکیلاتی و مرامنامه ی جدید حزب وحدت اسلامی افغانستان به رهبری آقای خلیلی، شباهت زیادی با گرو ه های دارای سابقه ی مشابه و طرفدار دولت آقای کرزی و قانون اساسی جدید افغانستان دارد.
در مرامنامه ی حزب وحدت اسلامی گرچه برای اسلام در نظام سیاسی افغانستان نقشی قایل شده اند، اما این نقش کمرنگ و توجیه پذیر است. چنین نقشی را کمونیست ها و سکولار ها نیز بطور مصلحتی برای اسلام در حال حاضر قایل اند و در مرامنامه ها و اساسنامه های گرو ه های جدید شان نوشته اند.
در مرام و اهداف حزب وحدت اسلامی افغانستان، اسلام یکی از منابع اصلی قانونگذاری و حکمروایی در نظام سیاسی افغانستان مطرح شده است و هم زمان اصول اساسی اعلامیه ی حقوق بشر و میثاق های بین المللی بدون قید و شرط مورد تأیید قرار گرفته است.
با توجه به این که بعضی اصول اعلامیه ی حقوق بشر با شریعت اسلامی در تضاد است، حکومتی که عملاً مبتنی بر اسلام و شریعت اسلامی باشد و حزب سیاسی که ادعای طرفداری از حاکمیت نظام اسلامی را داشته باشد نمی تواند اعلامیه ی حقوق بشر و لیبرال دموکراسی را بطور کامل و بدون قید و شرط بپذیرد.
از سوی دیگر عبارت « نظام سیاسی افغانستان» در ماده ی هفتم اساسنامه بطور عام به کار رفته و تعریف نشده که آیا این نظام اسلامی است یا غیر اسلامی و سکولار، اما در ماده ی دهم، نظام سیاسی مورد نظر حزب وحدت سیستـم مبتـنی بر دموکراسـی و پلورالیـزم سیـاسی معرفی شده که مفهوم لیبرال دموکراسی غرب را می رساند.
در ماده ی دوم اساسنامه، مجاهدات و مبارزات حزب وحدت، در دفاع از حاکمیت ملی، استقلال و تمامیت ارضی کشور به « نیرو های آزادی خواه و عدالت طلب » نسبت داده شده است که این نیرو ها بصورت عام ذکر شده و می تواند شامل نیرو های غیر مذهبی اعم از کمونیست ها، سکولار ها، التقاطی ها و فاشیست های قوم گرا شود، چرا که آنها هم ادعای شرکت در جهاد و مبارزات مردم افغانستان را دارند و خود را از مجاهدین حقیقی مجاهد تر می دانند. در حالی که اگر از نیرو های مسلمان و جهادی معتقد به ایدئولوژی اسلامی و جهاد و مبارزه ی مردم بخاطر دفاع از دین یاد دهانی می شد ضمن این که مفاهیم آزادی خواهی، عدالت طلبی، استقلال و تمامیت ارضی را در بر می گرفت شامل نیرو های غیر مسلمان نمی شد.
از این که مجاهدات و مبارزات حزب وحدت آقای خلیلی تنها بخاطر دفاع از حاکمیت ملی، استقلال و تمامیت ارضی عنوان شده و جهاد مردم که قبل از همه بخاطر دفاع از دین بود نادیده گرفته شده است و همچنین این مبارزات تنها به نیروهای آزادی خواه و عدالت طلب که این عدالت طلبی هم در عملکرد حزب وحدت تنها در مسأله ی قومیت آن هم به عنوان ابزاری برای به قدرت رسیدن افراد و باند ها انعکاس یافته نسبت داده شده است، این موضوع بطور ضمنی اثبات می شود که نیروها و عناصر غیر اسلامی و التقاطی نا ساز گار با اسلام در جهت دهی و رهبری این حزب نقشی ویران گرانه ای داشته و دارند.
علاوه بر آن در شرایط عضویت حزب وحدت و بخصوص در شرایط عضویت در شورای مرکزی این حزب اعتقاد دینی در نظر گرفته نشده است و بنا بر این غیر مسلمان هم می تواند عضو این حزب باشد. در صورتی که یک حزب با ایدئولوژی اسلامی و متعهد به شریعت اسلامی نمی تواند دارای عضو غیر مسلمان باشد. در این امر مهم، حزب وحدت اسلامی، حزب نهضت ملی احمد ولی مسعود و گروه های مشابه دیگر، مانند احزاب تازه تأسیسِ دارای سابقه ی کمونیستی و سکولار امروزی و نیز مانند قانون اساسی افغانستان، گرفتار تناقض هستند و عملکرد حزب وحدت مانند عملکرد دولت افغانستان نشان می دهد که حزب مذکور عملاً در صف سکولار ها قرار دارد.
متن مرامنامه ی حزب وحدت اسلامی افغانستان به رهبری خلیلی به این شرح است:
« مرامنامه
اول ـ بخش سیاسی
الف - سیاست داخلی : ۱ - ما بر این باوریم که خداوند حکیم و خالق هستی انسان را به عنوان موجود آگاه و مسؤول خلیفه خود در زمین و حاکم بر سرنوشت خویش قرار داده است و از این رو حاکمیت ملی در هر جامعه به مردم آن کشور تعلق دارد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم آن را اعمال می نماید. ۲ - به نظر ما دموکراسی و پلورالیزم سیاسی تنها سیستمی است که می تواند اراده مردم را از طریق رقابت آزاد و انتخابات عمومی سری و مستقیم تمثیل نموده و نطام مردم سالار را در جامعه ما حاکم گرداند. ۳ - ما معتقدیم که همه افراد جامعه اعم از زن و مرد در برابر قانون از حقوق و وجایب مساوی برخوردار اند و دولت مکلف است حقوق و آزادی های مشروع افراد را تأمین نموده و با هر نوع تبعیض، ستم و بی عدالتی مقابله نماید. ۴ - ما از قانون اساسی افغانستان حمایت جدی نموده و همه افراد و احزاب را به اطاعت از قانون اساسی و سایر قوانین نافذه کشور فرا می خوانیم و بر این اعتقادیم که تمام فعالیت ها و مبارزات سیاسی باید در چوکات قانون و بر مبنای منطق اندیشه و تعقل صورت گیرد. ۵ - ما هر نوع خشونت و توسل به زور و اسلحه را مردود دانسته و بر این باوریم که جمع آوری اسلحه شرط اصلی تأمین صلح و امنیت پایدار در افغانستان است. ۶ - مبارزه علیه هر نوع تروریزم و جرایم سازمان یافته و زرع و قاچاق مواد مخدر و سایر انواع قاچاق جز مسؤولیت انسانی و ملی هر فرد افغان است. ۷ - فساد اداری و به خصوص رشوه خواری آفتی است که نظام اداری افغانستان را از درون متلاشی ساخته است و بر این اساس حزب ما عقیده دارد که وظیفه دولت است که با ایجاد اصلاحات اساسی در ادراه با این پدیده شوم به مقابله جدی برخاسته و ریشه آن را قطع نماید. ۸ - از نظر حزب وحدت اسلامی افغانستان، اسلام به عنوا ن دینی که در بنیان گذاری تمدن، تاریخ و فرهنگ بشری و در زندگی فردی و اجتماعی مردم کشور نقش اساسی داشته است از منابع اصلی قانون گذاری و حکم روایی در نظام سیاسی کشورمی باشد. ۹ - ما ضمن این که دین مقدس اسلام را دین رسمی افغانستان دانسته و تمام مسلمانان شیعه و سنی را از نظر مذهبی دارای حقوق برابر می دانیم به پیروان سایر ادیان نیز حق می دهیم که در انجام مناسک دینی و پیروی از احکام دینی خود کاملاً آزاد باشند. ۱۰ - ما در عین این که خواستار مشارکت عادلانه تمام اقوام کشور در ادراه دولتی هستیم بر اصل شایسته سالاری تأکید می ورزیم و بر این باوریم که در تمام عرصه ها باید از نیروهای مسلکی و کادرهای ورزیده اقوام مختلف کشور استفاده شود. ۱۱ - واحدهای اداری موجود که میراث تقسیمات اداری گذشته است از هر جهت غیر عادلانه و نا متوازن است و باید مطابق به حکم ماده ۱۳۶ قانون اساسی، واحدهای اداری بر اساس تناسب نفوس، موقعیت جغرافیایی و وضعیت فرهنگی و اجتماعی مناطق تعدیل شود. ۱۲ - درباره نفوس کشور هنوز هم به طور دقیق احصائیه صورت نگرفته در حالی که از نظر علمی تمام پلان ها و برنامه ریزی های سیاسی، فرهنگی، اجماعی، و اقتصادی بر اساس آمار طراحی می شود. بنابر این، حزب ما از پروسه ی حمایت می کند که از نفوس کشور میزان فی صدی زن و مرد پیر و جوان با سواد و بی سواد، شهری و غیر شهری، اقوام، زبان ها، مذاهب، وضعیت صحی و اقتصادی باید به طور دقیق و جامع و مطابق با معیارهای علمی آمار گرفته شود. ۱۳ - تمام فعالیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی حزب بر مبنای خرد ورزی، روش مسالمت آمیز و رقابت آزاد و دموکراتیک و در راستای مصالح ملی و ایجاد فضای تفاهم و همگرایی ملی تنظیم می گردد. ۱۴ – حزب وحدت اسلامی افغانستان در عین فعالیت مستقل سیاسی و تشکیلاتی خود از فعالیت در قالب یک جبهه ملی با سایر شخصیت های ملی، جریان ها و احزاب سیاسی حمایت می نماید.
ب - سیاست خارجی : ۱ - حزب وحدت اسلامی افغانستان اعلامیه جهانی حقوق بشر [ ؟ ! ]، منشور ملل متحد و معاهدات و میثاق های بین المللی را احترام و رعایت می کند و خواستار عملی کردن قطعنامه های سازمان ملل متحد از طرف همه دولت های جهان می باشد. ۲ ـ ما با تأکید بر حق ملت ها در تعیین سرنوشت خود، خواهان توسعه روابط نیک و دوستانه با تمام کشورهای جهان و منطقه بر اساس حفظ استقلال، منافع ملی و تمامیت ارضی، عدم مداخله، حسن همجواری، احترام متقابل و تساوی حقوق می باشیم. ۳ - ما به این باوریم که در سطح بین المللی زمانی صلح و امنیت پایدار برقرار می گردد که نظام و روابط بین المللی بر اساس اصول عدالت [و] دموکراسی تنظیم گردد و سلاح های کشتار جمعی از سطح جهانی نابود گردد. ۴ - به نظر ما مبارزه با فقر، بیسوادی، بیماری، بیکاری، اعتیاد و قاچاق مسؤولیت مشترک جامعه جهانی است و برای ریشه کن کردن آن باید تدابیری در سطح بین المللی اتخاذ گردد. ۵ ـ حضور نیروهای کمک به امنیت ( آیساف ) در افغانستان تا زمانی که ثبات و امنیت پایدار در کشور حاکم نشده و سلاح جمع آوری نگردیده مورد تأیید می باشد و ما خواهان آن هستیم که دولت افغانستان هر چه عاجلتر با کمک سازمان ملل متحد و جامعه جهانی امنیت و ثبات سیاسی را در سطح کشور تثبیت و تحکیم نماید تا پلیس ملی و اردوی ملی ما با تکیه بر امکانات و نیروی داخلی تأمین امنیت و دفاع از سرحدات کشور را بر عهده بگیرند.
دوم ـ بخش فرهنگی و اجتماعی :
 ۱ - با تأکید بر حفظ هویت قومی و فرهنگی همه اقوام ساکن کشور و تأمین برابری حقوقی بین آنان ارتقای خودآگاهی ملی، تحکیم پایه های وحدت، همبستگی و هویت واحد ملی و مبارزه با گرایش های متعصبانه و متحجرانه نژادی، زبانی، سمتی و مذهبی را یک ضرورت حیاتی می دانیم. ۲ - از آزادی بیان و بخصوص آزادی رسانه های جمعی، رشد جامعه مدنی و ارتقای فکری و فرهنگی جامعه حمایت قاطع نموده و بر این باوریم که انحصار، استبداد و مطلق نگری عامل اصلی عقب ماندگی جامعه بوده و باید برای محو این بیماری مبارزه وسیع فرهنگی و اجتماعی صورت گیرد. ۳ - تحصیل و تعلیم هم حق هر فرد افغان و هم عامل اصلی رشد و توسعه کشور می باشد، بنابراین باید در این عرصه چنان که در قانون اساسی نیز به تفصیل ذکر شده اقدامات و تدابیر جدی اتخاذ گردد تا آثار سال های جنگ و دور بودن از صحنه تعلیم وتحصیل محو شده و عقب ماندگی های ناشی از آن جبران گردد. ۴ - ما به این باوریم که احیا و توسعه مراکز علمی، فرهنگی و هنری، فراهم کردن شرایط استفاده از علوم و تکنولوژی معاصر، تقویت اتحادیه های فرهنگی و صنفی و توسعه شبکه های صوتی و تصویری از عوامل اصلی رشد فرهنگی در جامعه محسوب می شود و دولت و مؤسسات مدنی باید تلاش نمایند تا زمینه این رشد و شکوفایی فراهم گردد. ۵ – آثار باستانی و تاریخی نمایانگر چهره یک کشور در درازای تاریخ و نشان دهنده سابقه فرهنگی و تاریخی ملت ها است، ما تلاش می ورزیم که باید در جهت حفظ آثار تاریخی افغانستان و اعاده آنچه در طول سالیان جنگ به یغما رفته تدابیر جدی اتخاذ گردد. ۶ - حزب ما به این باور است که انکشاف متوازن اقتصادی و فرهنگی در همه مناطق افغانستان از خواسته های بر حق مردم افغانستان و مصداق بارز و عینی عدالت اجتماعی است و از تبعیض هایی که در این خصوص اعمال شده باید جلوگیری به عمل آید و نسبت به مناطق محروم توجه بیشتری صورت گیرد تا توازن و تعادل منطقی و معقول در همه مناطق کشور رعایت گردد. ۷ - اقشار ضعیف و ناتوان کم درآمد جامعه مانند معیوبین و معلولین سالخوردگان، ایتام، بیوه زنان، متقاعدین و خانوادهای شهدا مستحقین هر نوع کمک می باشند و حزب ما تلاش خواهد کرد که باید از طرف دولت تسهیلات لازم در زندگی آنان ایجاد شود. ۸ - رشد نیروی مادی و معنوی جوانان اعم از پسر و دختر و توسعه ورزش و تفریحات سالم و توجه به محیط زیست و توسعه طب و قایوی و معالجوی از شرایط لازم یک زندگی پاک و سالم است و ما بر این عقیده هستیم که بر دولت لازم است که در این رابطه تصمیم جدی اتخاذ نماید. ۹ - موضوع کوچیان [عشایر پشتون] یکی از معضلات مهم اجتماعی ما است که چه بسا معضلات دیگری نیز به دنبال داشته باشد و ما خواستار آن هستیم که باید تدابیری اتخاذ شود که کوچیان از حالت کوچیگیری خارج شده و در مناطق مناسب توطن دایمی پیدا کنند. ۱۰ - زنان نیمی از پیکره جامعه بوده و در رشد و تعالی مادی و معنوی نقش بنیادی دارند ما از آن جا که به علل مختلف حقوق آنان پایمال گردیده ما باید کوشش همه جانبه به عمل آوریم تا با سنت های خرافی و غیر اسلامی مبارزه شده و زنان جایگاه شایسته و بایسته خود را در خانواده و اجتماع باز یابند. ۱۱ - فضایل اخلاقی نشانه قدرت و منافع و مفاسد و رذایل اخلاقی عامل پوچی ناتوانی و در ماندگی انسان ها است؛ بنابراین، ما اعتقاد داریم که باید با فساد اخلاقی و اجتماعی مبارزه شود و به تعلیم و تربیت مطابق به ارزش های ملی و اخلاقی اسلامی توجه گردد تا جامعه ما جامعه سالم و جوانان ما انسان های با شخصیت و با صلاحیت بار آیند.
سوم - بخش اقتصادی: ۱ - ما سیستم اقتصادی رهبری شده و محدود را به نفع افغانستان ندانسته و در چارچوب منافع ملی خود و مطابق به احکام قانون از نظام آزاد اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد حمایت می کنیم. ۲ - ما سرمایه گذاری داخلی و خارجی و تجارت آزاد را عامل توسعه اقتصادی کشور دانسته و از رشد اقتصاد ملی و فعالیت بخش خصوصی در تمام عرصه های اقتصادی حمایت می کنیم. ۳ – مدرنیزه ساختن سیستم بانکی و مکانیزه ساختن سیستم های آبیاری، زراعت، باغداری دام پروری و در نهایت صنعتی ساختن کشور تنها راه رشد اقتصادی و عامل افزایش تولیدات داخلی است و ما از پروسه ای حمایت می کنیم که در آن باید در جهت اعمال آمال فوق الذکر تدابیر لازم اتخاذ گردد. ۴ – استفاده معقول از منابع طبیعی و جنگلات کشور ضامن حفظ سرمایه های ملی است و حزب ما بر این باور است که باید در جهت حراست، تقویت و بهبود آنها تدابیر لازم اتخاذ گردد. ۵ - به نظر ما از کمک های جامعه جهانی و درآمدهای ملی باید در عین شفافیت در حساب دهی در زیر ساخت های اقتصادی و نیاز های زیر بنایی و اساسی کشور استفاده شود و حزب ما بر این باور است که در این رابطه تأسیس، احیا و انکشاف خطوط مواصلاتی، انرژی، معارف، زراعت، صحت عامه، کارخانه های تولید داخلی و صنایع و معادن باید در رأس همه پلان [برنامه] ها قرار گیرد. ۶ - بیکاری، سطح بسیار پایین درآمد و معیشت، بحران مسکن، بالا رفتن قیمت و اجاره زمین و خانه و عودت انبوه مهاجرین بی سرپناه، زندگی روزمره مردم را با مشکل جدی مواجه ساخته است و حزب ما بر این باور است که دولت وظیفه دارد که برای حل این معضلات تدابیر جدی بیندیشد. و من الله التوفیق »


دو شنبه 18 ارديبهشت 1396برچسب:حزب " وحدت " اسلامی " افغانستان",

|

۹ حزب مشهور افغانستان؛ جریان‌هایی که بیش‌تر در زمان جهاد علیه شوروی شکل گرفته اند

اگرچه پیدایش احزاب سیاسی در افغانستان سابقه طولانی دارد اما بیشترین احزاب این کشور در زمان جهاد علیه نیروهای شوروی ایجاد گردیده است. این احزاب که در کنار یکدیگر و برای بیرون راندن ارتش شوروی می جنگیدند، پس از پیروزی بر شوروی، اکثر آن ها دچار اختلافات داخلی شدند و در برابر یکدیگر قرار گرفتند.

پس از شکل گیری نظام سیاسی جدید در افغانستان و پس از کنفرانس بن، این احزاب به فعالیت های سیاسی روی آورده و در وزارت عدلیه افغانستان به ثبت رسیدند.

بسیاری از احزابی که در گذشته به صورت واحد عمل می کردند، در سال های اخیر تبدیل به شاخه های کوچک تری شده اند که عملا از قدرت و نفوذ شان کاسته است. با این حال یکی از ویژگی های شکل گیری احزاب در افغانستان، خاستگاه های قومی آنهاست. اگرچه در این میان احزاب قدرتمند و با نفوذی وجود دارد اما هیچ یکی از احزاب شکل گرفته را نمی توان حزبی فراگیر، ملی و سراسری دانست.

خبرنامه در این گزارش به تاریخچه فعالیت ۹ حزب سیاسی قدرتمند که از سابقه طولانی تری نسبت به دیگر احزاب برخوردارند پرداخته است.

حزب جمعیت اسلامی

حزب جمعیت اسلامی یکی از احزاب با سابقه و با نفوذ در جامعه افغانستان است. بیشترین هواداران این حزب، افراد وابسته به قوم تاجیک هستند.

برهان الدین ربانی، بنیان‌گذار و رهبر حزب جمعیت اسلامی که توسط طالبان ترور شد

این حزب در سال ۱۳۵۵ خورشیدی تاسیس شد و برهان الدین ربانی رهبری این حزب را برعهده گرفت. او پس از شکست دولت کمونیستی، به عنوان رییس دولت مجاهدین انتخاب شد. اما چگونگی تقسیم قدرت، حزب جمعیت اسلامی را به جنگ با دیگر احزاب همچون حزب اسلامی و حزب وحدت اسلامی کشاند.

پس از سقوط طالبان نیز این حزب یکی از احزاب تاثیر گذار در تصمیم گیری های کلان سیاسی بود. علاوه بر برهان الدین ربانی شخصیت های بانفوذ دیگر این حزب نیز در سمت های مختلف حکومتی قرار داشتند. مارشال فهیم، یونس قانونی، اسماعیل خان، بسم الله محمدی، داکتر عبدالله، احمد ضیا مسعود، عطا محمد نور و برخی دیگر، از جمله افراد قدرتمند این حزب بودند که در حکومت افغانستان حضور داشتند.

ریاست این حزب پس از ترور برهان الدین ربانی در تابستان سال ۱۳۹۰، به پسرش صلاح الدین ربانی سپرده شد. آقای ربانی به صورت رسمی به عنوان شهید صلح افغانستان مسمی شده است.

صلاح الدین ربانی پس از ترور پدرش توسط طالبان ریاست این حزب را به عهده گرفت

این حزب در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، از داکتر عبدالله در مقابل محمد اشرف غنی حمایت کرد. اکنون نیز رییس جمهور افغانستان در گفتگوهایش با عطا محمد نور رییس شورای اجرایی حزب جمعیت، به دنبال دادن نقش و قدرت بیشتری به این حزب با نفوذ در افغانستان است.

از میان چهره های تاثیر گذار جمعیت اسلامی بیشتر تمرکز بر عطامحمد نور سرپرست ولایت بلخ می باشد که اکنون به عنوان برجسته ترین شخصیت سیاسی این حزب در سطح سیاست ملی افغانستان قلمداد می شود.

حزب اسلامی

حزب اسلامی نیز یکی از احزاب قدیمی در افغانستان است. این حزب در سال ۱۳۴۸ توسط گلبدین حکمتیار تاسیس گردید. بیشتر حامیان این حزب از قوم پشتون هستند.

حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار از زمان تاسیس تاکنون با تمامی حکومت هایی که قدرت را در دست داشتند جنگیده است. پس از پیروزی مجاهدین نیز که منجر به جنگ های داخلی شد، حزب اسلامی هم در جبهه مقابل برهان الدین ربانی قرار گرفت.

حزب اسلامی در سال ۱۳۴۸ توسط گلبدین حکمتیار تاسیس گردید

با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان، حزب اسلامی هم مانند دیگر احزاب سیاسی به جنگ علیه آنها پرداخت. اما با تغییر نظام سیاسی در افغانستان، جنگ این حزب پایان نیافت و در زمان ریاست جمهوری حامد کرزی نیز، به عنوان یک گروه مخالف جنگید. در طول این سال ها، حزب اسلامی با تمامی این دولت ها مذاکرات صلح را هم انجام داد اما هیچ کدام به نتیجه ای نرسید.

سالها تلاش حکومت افغانستان برای رسیدن به صلح با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار، سرانجام در ماه میزان سال جاری نتیجه داد و به امضای توافق نامه صلحی با محمد اشرف غنی رییس جمهور افغانستان منجر شد. این توافق نامه هنوز در مراحل ابتدایی اجرایی شدن قرار دارد. حکومت افغانستان در تلاش است که با رفع تحریم های سازمان ملل از گلبدین حکمتیار، زمینه ورود او به افغانستان را فراهم کند.

جریان صحبت حکمتیار در روز امضای توافق نامه صلح با حکومت افغانستان

حزب اسلامی نیز اکنون دارای شاخه های متعدد و با نام های مختلف است.

اما حزب اسلامی افغانستان که در سال ۱۳۸۴ به صورت رسمی در وزارت عدلیه افغانستان به ثبت رسیده است، در واقع یکی از شاخه های جدا شده از بدنه ی اصلی این حزب، به رهبری گلبدین حکمتیار است که به فعالیت های سیاسی روی آورده است.

این حزب به رهبری عبدالهادی ارغندیوال وزیر پشین اقتصاد افغانستان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از حامد کرزی حمایت کرد و در انتخابات بعدی نیز، در کنار داکتر عبدالله رییس اجرایی کنونی این کشور وارد رقابت های انتخاباتی شد.

ahzaab

انجنیر محمد خان معاون اول ریاست اجرایی، به نمایندگی از حزب اسلامی در ساختار حکومت وحدت ملی قرار دارد

انجنیر محمد خان معاون اول ریاست اجرایی، به نمایندگی از حزب اسلامی شاخه ی آقای ارغندیوال در ساختار حکومت وحدت ملی قرار دارد.

 حزب وحدت اسلامی

حزب وحدت اسلامی افغانستان در سال ۱۳۶۸ در بامیان و به رهبری عبدالعلی مزاری تاسیس شد.  این حزب توانست با اتحاد برخی احزاب از قوم هزاره به یکی از احزاب قدرتمند جهادی و تاثیر گذارترین حزب هزاره ها در افغانستان تبدیل شود.

عبدالعلی مزاری با کاریزمای شخصیتی منحصر به فردش این حزب را ایجاد کرد و ادامه داد. او در ماه حوت سال ۱۳۷۳ به اسارت طالبان در آمد و شهید شد. سال گذشته رییس جمهور افغانستان آقای مزاری را شهید وحدت ملی این کشور اعلام داشت.

عبدالعلی مزاری بنیان‌گذار حزب وحدت اسلامی افغانستان

این حزب پس از سال ۲۰۰۱ دچار چندین شاخه شد و برخی شخصیت های با نفوذی که در گذشته زیر نظر آقای مزاری کار می کردند، پس از او اقدام به تاسیس احزاب جداگانه ای نمودند.

حزب وحدت اسلامی افغانستان، به رهبری محمد کریم خلیلی.

حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان به رهبری محمد محقق.

حزب وحدت اسلامی ملت افغانستان به رهبری قربان علی عرفانی که سال گذشته درگذشت.

حزب وحدت ملی اسلامی افغانستان به رهبری محمد اکبری که در این اواخر، به حزب حراست اسلامی افغانستان تغییر نام داده است.

محمد اکبری اکنون سمت نمایندگی مردم در مجلس نمایندگان افغانستان را نیز بر عهده دارد

محمد سرور دانش معاون دوم ریاست جمهوری با حمایت حزب وحدت  به رهبری کریم خلیلی به قدرت رسیده و محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان نیز، به عنوان معاون دوم ریاست اجرایی در ساختار حکومت وحدت ملی حضور دارد.

پیش از این در طول دوره های حکومت های حامد کرزی، محمد کریم خلیلی به عنوان معاون دوم ریاست جمهوری در ساختار قدرت افغانستان حضور داشته و رهبری حزب وحدت اسلامی را نیز برعهده داشته است.

افغان ملت

حزب افغان ملت در سال ۱۳۴۴ و در زمان ظاهر شاه تاسیس گردید. این حزب با نام حزب سوسیال دموکرات افغانستان نیز شناخته می شود. این حزب در سال ۱۳۸۳ به صورت رسمی در وزارت عدلیه به ثبت رسیده است.

حزب افغان ملت را در زمان پس از سقوط طالبان انورالحق احدی رهبری کرده که به عنوان وزیر مالیه و رییس بانک مرکزی افغانستان نیز کار کرده است.

انورالحق احدی، رئیس حزب افغان ملت

در اساسنامه ی این حزب به حفظ استقلال، تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و حقوق زنان تاکید شده است. این حزب همچنین گفته است که خواهان سیستم اداری واحدی در این کشور می باشد و طرح سیستم فدرالی شدن افغانستان را نیز به صورت جدی رد می کنند.

رهبر این حزب در زمان ریاست جمهوری حامد کرزی، به وزارت مالیه رسید. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ نیز، این حزب از محمد اشرف غنی اعلام حمایت کرد.

حزب افغان ملت نیز مانند برخی دیگر از احزاب در سال های اخیر، دچار اختلافات داخلی شده و تعدادی از اعضای آن از شاخه اصلی حزب جدا شده اند.

جنبش ملی

جنبش ملی اسلامی افغانستان در سال ۱۳۷۱ به رهبری عبدالرشید دوستم ایجاد گردید. ترکیب این حزب، بیشتر از قوم ازبک و ترکمن است که در ولایت های شمال افغانستان زندگی می کنند.

جنرال دوستم، رهبر جنبش ملی

آقای دوستم در اولین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان با پشتوانه ی حزب جنبش، کاندیدای ریاست جمهوری شد و در جایگاه چهارم قرار گرفت.

این حزب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ نیز، از تیم محمد اشرف غنی که دوستم را به عنوان معاون اول خود انتخاب کرده بود، حمایت کرد.

حرکت اسلامی

این حزب در سال ۱۳۵۸ خورشیدی و با رهبری آیت الله محمد آصف محسنی شکل گرفت. این حزب هم از جمله احزاب اهل تشیع بود که در افغانستان ایجاد شد.

با تغییر نظام در افغانستان پس از طالبان، آقای محسنی از فعالیت های سیاسی این حزب کناره گیری کرد. پس از او در حزب حرکت اسلامی انشعاب صورت گرفت، یکی به رهبری سید محمد علی جاوید و دیگری به رهبری سید حسین انوری ساخته شد.

اکنون نیز و پس از درگذشت آقای انوری، بر سر جانشینی او میان اعضای این حزب اختلافاتی ایجاد شده و به شاخه های مختلف تقسیم گردیده است.

عبدالغنی کاظمی رهبر حزب حرکت اسلامی افغانستان

با آن که آقای جاوید تا مدتی رهبری شاخه حزب حرکت اسلامی را برعهده داشت، اما دیری نگذشت که رهبری این حزب به حاجی عبدالغنی کاظمی رسید. آقای کاظمی از فرماندهان ارشد حرکت اسلامی بود که برای مدت طولانی تا پایان دور دوم ریاست جمهوری حامد کرزی به عنوان دبیرکل هلال احمر افغانستان حضور داشت. او از هزاره های هلمند است و اکنون نیز رهبری این حزب را برعهده دارد.

حرکت اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته دو بار از حامد کرزی اعلام حمایت کرد و در انتخابات سال ۱۳۹۳ نیز، از تیم داکتر عبدالله پشتیبانی نمود.

جبهه ملی نجات افغانستان

جبهه ملی نجات افغانستان، جریانی است که در سال ۱۳۵۷ در پاکستان شکل گرفت. رهبری این جریان سیاسی را صبغت الله مجددی برعهده دارد.

حامد کرزی رییس جمهور پیشین افغانستان نیز، در گذشته یکی از اعضای این حزب به رهبری مجددی بوده است. رهبر جبهه ملی نجات افغانستان، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، از حامد کرزی حمایت کرد و گفت که با استخاره به این نتیجه رسیده است که باید از او حمایت کند.

رییس جمهور قبلی افغانستان نیز از اعضای این حزب بوده است

در انتخابات سال ۱۳۹۳ نیز آقای مجددی و حزبش از محمد اشرف غنی برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری اعلام حمایت کرد.

دعوت اسلامی

این جریان سیاسی به رهبری عبدالرب رسول سیاف تشکیل شد. بیشتر اعضای این حزب، از قوم پشتون هستند.

تنظیم دعوت اسلامی یکی از جریان های  اصلی مجاهدین در مبارزه با نیروهای شوروی در افغانستان بود.

این حزب در سال ۱۳۸۴ به صورت رسمی در وزارت عدلیه افغانستان به ثبت رسیده است.

عبدالرب رسول سیاف رهبر جزب دعوت اسلامی می‌باشد

آقای سیاف رهبر این تنظیم، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ شرکت کرد اما موفق به کسب رای چندانی نشد.

محاذ ملی افغانستان

این حزب در سال ۱۳۵۷ توسط پیر سید احمد گیلانی در پاکستان شکل گرفت. پیر سید احمدگیلانی یکی از رهبران مجاهدین بود که در سال های جهاد، این جریان سیاسی را به وجود آورد.

این حزب و طرفدارانش از حامیان حامد کرزی محسوب می شدند و در انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز از محمد اشرف غنی حمایت کردند.

آقای گیلانی که سمت رهبری این حزب را برعهده داشت، هفته‌ی قبل در سن ۸۴ سالگی درگذشت

پیر سید احمد گیلانی رهبر این حزب که در یک سال اخیر ریاست شورای عالی صلح افغانستان را نیز برعهده داشت، یک هفته قبل و در سن ۸۴ سالگی درگذشت.


شنبه 16 ارديبهشت 1396برچسب:,

|

برگهـــای از جلد دوم کتاب: (جنگـــهــای کابل سال ۱۳۷۱-۱۳۷۵ خورشیدی ) جنگ افشار

به یاد بود و ادای تعظیم به روح قــدسی جانباختگان قتل عام درافشارمورخ  ۲۱دلو ۱۳۷۱خورشیدی ( ۱۰ فبروری سال ۱۹۹۳میلادی )

درتداوم جنگهای پنجسالۀ گروههای مجاهدین و ملیشه ها درفاصلۀ سالهای ۱۳۷۱-۱۳۷۵ خورشیدی درکابل یکی ازغم انگیزترین و وحشتناکترین وقایع آن،کشتارجمعی بیگناهــــان درجریان جنگها از جمله در ساحهء افشار است ، که کابل وکابلیان درطول قدامت تاریخی اش هیچگاهی اینگونه موردخونریزی،ویرانگری ،تجاوز وتحقیر قرار نگرفته است.

هرقدرپا به پای جنگهای کابل به پیش برویم، هرقدربه کاروایی سران تنظیمهای جهادی وفرماندهــــان جنگها درسازماندهی،برنامه ریزی وتداوم جنگهای ذات البینی گروههای مجاهدین ازنزدیک آشنا شویم، به همان اندازه سوزش تلخی این واقعیت را درمغزواستخوان خود بیشتراحساس می کنیم که ،قربانیان اصلی این جنگها ،شهروندان معصوم وبیگناه وطن بوده اند،این مردم بودند که درجنگهای عظمت طلبی گروههای خون آشام جنگ ،به وحشیانه ترین شکل قتل عــام گردیده اند.

متاسفانه تا به حال بنا برسیطرۀ عاملان کشتارجمعی( رهبران و فرماندهان جهادی ) درکرسی ها ورده های بلند ( در دولت حامد کرزی ) تحت حمایت ناتو وتلاش عوامفریبانه جهت مستورنگهداشتن جنایات جنگی انجام شده(که می خواهند آثار جرم فردای بازرسی را ازمیان بردارند)القاب اسطوره وقهرمان تراشی ومداحی که فرماندهـــان جنایتکاران جنگی را تا عرش اعلی میرسانند بشکل فاجعه سکوت را در میان سازمانهای طویل و عریض حقوق بشری، داخلی و خارجی مستولی گردانیده است.

توفیق ارائه فهرست جامعی ازکل کشتارهــای جمعی درجنگهای کابل که به گونۀ پهناور صورت گرفته است ،کاریست دشوار،با آنهم نگارنده کوشیده است حقایق دریافتی را با سیری گذرا وشتابناک پیرامون گوشه های این فجایع کم نظیرتاریخی،نخست ازهمه جهت ادای تعظیم به روح قدسی وملکوتی شهـــدا، جانباختکان جنگهــای کابل وافشاروثبت دراوراق تاریخ ارائه دهـــد

این قلم زنگاربسته اعتراف می نماید که درادای حق مطلب نسبت به چنین موضوعی زجرآوروالمناک موفق نبوده است ،اما این یافته ها به عنوان گوشه هـــای این تراژیدی خونین می تواند،الگوی اولیۀ بررسی هــا و تحقیقات بعدی قرارگیرد:

فاجعه افشار ۱-

مبرهــن است که شهروندان کابل ،تاریخ خونین وپرمخافتی را درجریان جنگهای تنظیمهای مجاهدین (۱۳۷۱-۱۳۷۵ خورشیدی) سپری کرده اند،دراین میان قتل عــام درافشارکابل مورخ ۲۱ و۲۲ ماه دلوسال ۱۳۷۱یکی ازغمبارترین ودهشتبارترین آنهاست.

درافشارکشتارانسانهای بیگنــاه وفجایع انجام شده تا سرحد «ژنوساید » نسل کشی انجامیده است.

با دنبال نمودن جریان عملیات محاربوی وتهاجم برافشار می توان به بخشی ازجنایاتی که درآنجا به وقوع پیوسته پی برد،ابعاد قساوت وبی رحمی چنان گسترده است که خواندن ونوشتن هرواقعۀ آن، انسان را به وحشت اندر میکند، زنان ،مردان،کودکان پیروجوان به بیرحمی کشته شده ،آنهاییکه ازفاجعۀ افشارجان به سلامت برده اند،با زخم های عمیق روحی وروانی با دشواری،اکنون به زندگی ادامه میدهـند.

آنچه درجریان تهاجم به افشاراتفاق افتاده بسیارگسترده وپهناورترازخود جنگ وقلمرو آن است،دراینجا سران وفرماندهــان (مجاهدین ؟ )  با استفادۀ ابزاری ازدین ومذهب وبرانگیختن عصبیت های مذهبی وقومی بخاطر حفظ جلال وجبروت شان،دست به قتل عــام زده اند.با خدعه وعوامفریبی تسنن را دربرابر  تشیع ،پشتون وتاجیک را دربرابر هزاره به انتقام کشی هـــای خونین واداشته اند. دامنۀ کشتارجمعی ، تجاوزبرزنان ،چوروچپاول ،گروگانگیری ،اسارت وعملکردهای وحشیانۀ بسیارفراتر ازشکنجه هـای قرون وسطایی کشیده شده است.

اهـــداف تهــاجــم برافــشار:

عملیات تهاجمی که ازسوی حکومت اسلامی کابل تحت رهبری برهان الدین ربانی واحمدشاه مسعود دربیست ویکم ماه دلوسال ۱۳۷۱ خورشیدی ،با بسیج واستعمال طیف وسیع نیروهای نظامی درافشار اجرا گردید،برای هردو جناح جنگ (حکومت اسلامی) و(حزب وحدت اسلامی) دارای اهمیت ویژه واستثنایی بود.

گذشت ده ماه جنگ قبل ازفاجعۀ افشار،چالش ها ودگرگونی های جدیدی را دراوضاع سیاسی ونظامی بوجود آورده بود،ستراتیژی تفوق یک جناح ،علیه جناح دیگررنگ باخته ،صف بندی ها وایتلاف های جدیدی شکل گرفته بود.

دراین میان( ربانی ومسعود) به اتحاد اسلامی( سیاف مبلغ قرأت وهابی )که دارای جرثومۀ فکری مشترکی بودند ،نزدیکی بیشتری حاصل نموده ونه تنها نتوانسته بودند به هدف اصلی خود سرکوب نهایی حزب اسلامی حکمتیارنایل گردند،بلکه با حریف نیرومند دیگری ،حزب وحدت اسلامی که بخش های غرب شهررا ازمعبرگذرگاه تا دشت برچی و از دهمزنگ تا گردنۀ باغ بالا و افشار را درانقیاد خود درآورده بود وتا رسیدن به دروازه های ارگ، ورکاب قدرت فاصلۀ کمی برایش باقیمانده بود،مواجه شده بود. درچنین حالی حکومت « ربانی» با دو حریف پرتوان درحالی مواجه گردیده بود که حمایت ملیشه های شمال را هم ازدست داده بود.

با این حال مسعود بخاطررهـــایی ازاین بن بست نظامی ،وجبران شکست ها وکمبودهای ستراتیژی نظامی اش، خواست یکجا با متحد نظامی خود (اتحاد اسلامی تحت رهبری سیاف) وحمایت شیخ آصف «محسنی» رهبر(حرکت اسلامی) با یک نیروی تهاجمی با حزب وحدت قاطعانه به تصفیۀ حساب پرداخته وازاو انتقام بکشد.

از منظر دیگر راه اندازی تهاجم بر افشار( قرار گاه حزب وحدت هوشداری بود به ایران،   حامی دایمی حزب وحدت اسلامی که با صفیر گلوله ها به تهران بفهمانند در صورتی کم مهری و عدم تمکین به خواسته های آنها قادر اند حزب وحدت را قلع و قمع نموده از کابل به بیرون اندازند .  و سپس – تهاجم بر افشار و امحای حزب وحدت، نمایش پر مدعای جهت جلب کمک های امریکا و سعودی ها بود  که هر دو دشمن سر سخت ایران بودند، با پژواک گلوله ها، و جویباری از خون و تل اجساد هزاره ها در افشار بیان میشد که اگر مورد عنایت امریکا و سعودیها قرار بگیرند قادر اند دست ایران را از افغانستان قطع نمایند.

شکست درجنگ با حزب وحدت برای (مسعود ) مانند جام زهری بود که می بایستی لاجرم سرمی کشید،ازاینروبا بسیج همگانی ، و گستردهء قوتها وامکانات نظامی جهت سرکوب حزب وحدت عمدتأ به دو هدف احضارات گرفته بود:

نخست آنکه:  احمدشاه مسعود خواسته بود که قرارگاه سیاسی ونظامی حزب وحدت اسلامی را که درعمارت انستیتوت علوم اجتماعی ،متصل به افشارموقعیت داشت ، و به مرکزیک حکومت علیحده مبدل گردیده بود،اشغال نموده ،عبدالعلی مزاری واعضای رهبری حزب وحدت را درجریان تهاجم  کشته ویا دستگیرنماید.

دوم آنکـــه: با یک تهاجم سازمان یافته حزب وحدت را ازساحۀ غرب کابل به دورانداخته ،مناطق تحت کنترول او را به تصرف درآورده ،ساحۀ حاکمیت خویش را درغرب شهروسعت بخشیده با مناطق تحت نفوذ (اتحاد اسلامی سیاف) متحد خود درغرب کابل وصل نماید.

قوتهای نظـــامی اشتراک داشته درتهاجم افشار.

دریکسوی جنگ قوتهای نظامی که درعملیات تهاجمی برافشار به تاریخ ۲۱-۲۲ دلو سال ۱۳۷۱ خورشیدی شرکت داشتند،به احمد شاه مسعود و ربانی وقوتهای نظامی ایتلافی او (عبدالرب رسول سیاف و شیخ آصف محسنی )مربوط بود.

درسوی دیگر- قوتهای مدافع را (حزب وحدت اسلامی تشیع) تحت رهبری عبدالعلی مزاری ، کریم خلیلی و محمد اگبری که در ساحه افشار صف آراسته بودند تشکیل میداد.

فــــرماندهــــان عمومی عملیات تهاجمی برافشار:

فرماندهی عمومی عملیات تهاجمی برافشار مورخ ۲۱-۲۲ ماه دلو سال ۱۳۷۱ خورشیدی مطابق ۱۰ و۱۱ فبروری سال ۱۹۹۳ میلادی را که موجب قتل عــام شهروندان مومن ومعصوم وجنایات هول انگیزدرافشارگردید، شخص احمدشاه مسعود به عهده داشت. (مسعود) به حیث سازمان دهنده وفرمانده اصلی عملیات ،قوتهای نظامی مربوط (شورای نظار- جمیعت اسلامی) را به گونۀ مستقیم وقوتهای نظامی متحدان ائتلافی خود (اتحاد اسلامی) مربوط سیاف و حرکت اسلامی شیخ آصف محسنی را بطورغیرمستقیم دراین عملیات رهبری وسوق و ادا ره می  نمود.  فرماندهی قوتهای حرکت اسلامی را فرمانده سید حسین انوری به عهده داشت.

درعین حال فرماندهی قوتهای اتحاد اسلامی را که درغرب کابل آمادۀ تهاجم بودند،شخص عبدالرب رسول سیاف وفرماندهــان دیگر او درحالیکه با قرارگاه عمومی ، ومرکزفعالیت مسعود درارتباطات سیستماتیک مخابره ای قرارداشتند ،سوق و اداره می نمودند.

قرارگاه فرماندهی مسعود درچهارراهی کارتۀ پروان دریک عمارت (مربوط رحیم پنجشیری معروف به رحیم غلام بچه) حدود دونیم کیلو متر ازقرارگاه حزب وحدت دورترموقعیت داشت. این قرارگاه با تدابیروسیع امنیتی ،جابجایی وسایط وسیستم های مخابره ،آتشبارهای سبک وسنگین ووسایط زرهی مجهرگردیده،وشبکه های ارتباطات آن با تمام فرماندهــــان شرکت داشته درعملیات تهاجمی بطور سیستماتیک تأمین گردیده بود.

همهچنان درعملیات محاربوی افشارکه قتل عــام شهروندان بیگناه درقبال آورد،تعداد زیادی از فرماندهـــان نیروهای نظامی متخاصم ،مجاهدین ازهردو جناح جنگ اشتراک نموده بودندکه ارائه فهرست کامل وهمگانی ازآنها را دشوارگردانیده است.

دراینجا به فهرستی استناد می شود که به وسیلۀ یک سازمان بین المللی (پروژۀ عدالت برای افغانستان) ارائه داده شده است:(۱)

یک:

فرماندهــــان جمیعت اسلامی(شورای نظار) که درعملیات تهاجمی برافشارسهم عمده داشتند، از اینقراراند:

ـ احمد شاه مسعود فرمانده عمومی ( و منسوبان قرارگاه او)

ـ ملامحمد قسیم فهیم ،رئیس ادارۀ استخبارات حکومت اسلامی ،مسئول کشف که دربرنامه ریزی عملیات وجریان آن نقش عمده را بعهده داشت.

ـ انوردنگرفرمانده جهادی فرقۀ شکردره

ـ ملاعزت فرمانده فرقۀ جهادی پغمان

ـ محمد اسحاق پنجشیری فرمانده لوای جهادی

ـ حاجی بهلول پنجشیری فرمانده لوا

ـ بابه جلندرپیجشیری فرمانده لوا

ـ خنجراحمد پنجشیری فرمانده غند

ـ مشتاق لعلی فرمانده کندک

ـ بازمحمد احمدی بدخشانی فرمانده فرقۀ قرغه

ـ بسم الله خان محمدی فرمانده ریزرفهای تهاجمی

ـ محمد صالح ریگستانی رئیس اپراسیون

همچنان دراین عملیات محمدیونس قانونی ،داکتر عبدالرحمان، داکتر عبدالله عبدالله، بابه جان ،حاجی الماس وگل حیدرو شمار دیگر نیزسهم ویژه را ایفا نموده اند.

دو:

فرماندهــــان تنظم اتحاد اسلامی که درعملیات تهاجمی برافشارنقش عمده ایفا نموده انداینها اند:

ـ عبدالرب رسول سیاف رهبراتحاد اسلامی ،سوق و ادارۀ قطعات عملیاتی خود را به عهده داشت.

ـ  احمدشاه احمد زی وزیر داخله

ـ  حاجی شیرعلم فرمانده فرقۀ پغمان

ـ  زلمی توفان فرمانده لوای ۵۹۷ که درکمپنی پغمان موقعیت داشت

ـ  داکترعبدالله فرمانده غند مربوط لوای ۵۹۷

ـ  جگرن نعیم فرمانده غند مربو ط لوای ۵۹۷

ـ  فرمانده ملا تاج محمدکه دربرنامه ریزی واجرای عملیات سهم داشت

ـ فرمانده عبدالله شاه با قطعه مربوطه اش

ـ فرمانده خنجربا قطعۀ مربوطه اش،که روزدوم به جبهۀ جنگ درافشارسوق گردید

ـ عبدالمنان دیوانه فرمانده غند،با قطعه اش روزدوم به عملیات سوق گردید

ـ  امان الله کوچی فرمانده غند با قطعه اش روزدوم به عملیات سوق گردید

ـ  شرین فرمانده غند با قطعه اش روزدوم به عملیات سوق گردید

ـ ملاکچکول با قطعه اش روزدوم به عملیات سوق گردید

ســه:

: فرماندهـــان جبهۀ مقابل،حزب وحدت اسلامی که درعملیات تدافعی افشار،سهم داشتندقرارذیل اند

ـ فرماندهی عمومی حزب وحدت اسلامی را شخص عبدالعلی مزاری و(شورای رهبری) آن ومشاور ارشد نظامی ،سید یزدان پناه ،هــاشمی که ازقرارگاه عمومی درعملیات انستیتوت علوم اجتماعی جوارافشارموقعیت داشت به عهده داشتند.

قطعات وجزوتام ها وفرماندهـــان شرکت داشتۀ حزب وحدت عبارت اند از:

ـ قطعات وجزوتام های مربوط فرقه ۹۵ تحت قوماندۀ علی اکبرقاسمی که درساحۀ اطراف پولیتخنیک جا بجا بود.

ـ جزوتام های فرقۀ ۰۹۶ تحت قوماندۀ حاجی امینی

ـ قطعات مربوط فرقۀ ۰۹۷ تحت قوماندۀ ابوذر

ـ جزوتام های دارای اسلحۀ ثقیل تحت فرمان سخی خان

ـ برعلاوه سید علی علومی منشی،عیدی محمد،ابراهیمی (خادم حسین ،اخلاص جاغوری،جان محمد ترکمنی،عباس جعفری) نیزسهم داشتند.

شرح عملیات تهاجمــی برافشــار:

الف- درمرحــــلۀ احضارات: تدابیرواقدامات زیرصورت پذیرفت:

– تمام قطعات وجزوتام های شرکت داشته درعملیات افشار، دو روزقبل ازسوی احمدشاه مسعود به حال احضارات محاربوی درآورده شده ،ازلحاظ تخنیک محاربوی ،اسلحه ،مهممات وپرسونل اکمال گردیدند.

–  مواضع آتشی مربوط احمدشاه مسعود درچکارآسمایی،تپه های علی آباد وامتداد آن تا بلندی های مشرف به سیلووکارتۀ مامورین ،برعلاوه اکمالات قبلی ،مجددأ به وسیلۀ توپ های بی ام ۲۱،بی ام ۱۴ و ۲۳Zeo و۲۱Zeo وتوپهای ۷۶ و۵۷ م م وماشیندارهــای ثقیل با انبوه مهمات تقویه وتحکیم یافتند.

مواضع آتشی درچکاد(آسمایی ) که عظیم ترین زراد خانۀ آتشی را درخود داشت وظیفۀ آن درجریان عملیات این بود که درساحۀ غرب کابل ،به ویژه مناطق هزاره نشین قرارگاه حزب وحدت ،مناطق افشار،اطراف سیلو،خوشحال مینه ،کوتۀ سنگی، کارتۀ سخی،کارته های ۳ و۴،مهتاب قلعه ودشت برچی را تحت ضربات آتش قرارداده،هرجنبنده ای را نابودکند.

–  اقدامات ویژۀ استخباراتی به منظورتطمیع وباز خرید وفا داری فرماندهــان حزب وحدت و(حرکت اسلامی) مربوط شیخ آصف محسنی که درارتفاعات کوه(رادار) شمال افشارجابجا بودند،ازسوی ملاقسیم «فهیم» راه اندازی شده بود. یک نظامی ارشد که درآنزمان فرماندهی قطعات جنبش ملی مربوط رشید دوستم را درکابل به عهده داشت،ازقول عبدالعلی مزاری به نگارنده گفت که :«شماری ازفرماندهــان حزب وحدت که درارتفاعات تپه راداردرشمال افشارجابجا بودند، به وسیلۀ استخبارات قسیم فهیم خریداری شده بودند که حین حمله ازجنگ ومقاومت دست بکشند،به آنها مبلغ یکصدهزاردالرامریکایی پرداخته شده بود،بعدأ معلوم شد که این دالرها تقلبی بوده اند.»

–  دراین مرحله تدابیرتبلیغاتی به منظورتقویت روحیه ومورال مجاهدین شرکت داشته درعملیات وعمدتأ با تشدید مرزبندی های قومی ومذهبی تسنن وتشیع وهمچنان اقدامات به منظورتضعیف روحیه ومورال پرسونل حزب وحدت ،با پخش افواهات ترس آوراتخاذ وعملی گردیده بود.

– مساعی کشفی واستخبارات جهت تثبیت کوردینات ها ، و آتش گاه های حزب وحدت ،مواضع تانکها ، محلات مقاومت ،محلات تجمع درعقب جبهه آن جهت وارد آوردن ضربات هــوایی برآنها صورت گرفته بود.

ب- تشریک مساعی وتدابیرهمآهنگ کننده درتهــاجــم افشـــــار:

احمدشاه مسعود فرمانده عمومی تهاجم برافشار،اقدامات وتدابیرهمآهنگ کننده را جهت تشریک مساعی قوتهای شرکت داشته درعملیات اتخاذ و مورد تطبیق قرار داد بدین منظور:

– دو روز قبل ازشروع عملیات تهاجمی،همایش رهنمودی را در(بادام باغ ) با جمع فرماندهــان ارشد مربوط خود به شمول فرماندهـــان اتحاد اسلامی مربوط سیاف (حاجی شیرعلم وزلمی توفان) وفرمانده سید حسین انوری مربوط (حرکت اسلامی) نیزدرآن شرکت داشت،دایرکرد. وطی آن برنامۀ تهاجم برافشار را درمراحل مختلف توضیح نموده،اقدامات ومساعی قاطعانۀ همه را درراه پیروزی وسرکوب قطعی حزب وحدت مطالبه کرد.

– همایش دیگر دراین راستا تحت رهبری شخص «مسعود» شب قبل ازتهاجم به افشاردرقرارگاه اش درکارتۀ پروان،جاییکه که او ازآنجا عملیات تهاجمی را سوق واداده میکرد،ومرکزفعالیت های ویژۀ استخباراتی بود با شرکت تمام اعضای رهبری وفرماندهــان مربوط خود که درعملیات شرکت داشتند، برگزارکرد. مسعود دراین همایش با توضیح اهداف سیاسی ونظامی عملیات دربارۀ وضح ،احضارات محاربوی،تعدادپرسونل،سلاح ووسایط ،خطوط تدافعی،محلات مقاومت،ریزرف های حزب وحدت معلومات ارائه داده ،مساعی قاطعانۀ فرماندهـــان مربوط را درسر کوب وشکست حزب وحدت،اشغال قرارگاه سیاسی ونظامی،او وراندن او ازغرب کابل وافشارطلب کرد.

همایش های مشابه ازسوی عبدالرسول «سیاف» درشب عملیات تهاجمی به افشاربا فرماندهـــان مربوطه اش که درعملیات روزاول، وروزدوم شرکت داشتند برگزارگردید،اوفرماندهـــان خود را جهت سرکوب کامل حزب وحدت، وراندن هــزاره هــا ازغرب کابل وتصرف مناطق تحت تسلط آنها بسیج کرد. ســربریده سخن ندارد، هــزارۀ خوب هــزارۀ مرده است، روُوس خشن ترین وتکاندهنده ترین شعارهـــا وعملکردهای بود که به وسیلۀ فرماندهـــان او درافشارعملی شد. که بدون هدایت« سیاف» جامۀ عمل نمی پوشید.

شــــام فـاجعــــــه ســـرمیرســــد:

روز۲۰ دلو۱۳۷۱خورشیدی هنوزنبرد روشنی وتاریکی به پایان نرسیده بود، جبهۀ نورلحظه به لحظه ضعیف تروکوتاه ترمی شد. اهریمن تاریکی برخاسته ازعقب کوه های مغرب ضربه های بیشتری برپیکربی رمق نوروروشنی فرود می آورد،غرب شهرازافشارتا قرغه ازخوشحال خان مینه تا پغمان را درتاریکی مبهمی فرو برده بود.

با نزدیک شدن تاریکی حجم خطرنیزبیشترمی گردید،تاریکی حکم پاسدارمرگ را داشت،اجرام وصورت های فلکی ازآن بالا ستیغ پربرف کوه ها،بلندیها وشهرفررفته درسیاهی زیرشلاق سرمای زمستان،کوچه های یخ زده وبه ماتم کشیده به وسیلۀ ابوالهول جنگ را به بی توجهی نظاره میکرد.

درروزگاری ،مدتها قبل ازجنگ افشار،ساحۀ گردنۀ باغ بالا،سرک هوتل انترکانتیننتال وبرعکس آن تا کارتۀ مامورین به خط فاصل میان جناح های جنگ مبدل شده بود،درهردو سوی خط جبهه هیولای جنگ زانو زده با وسوسه های رعب انگیز،جنگسالاران را که قصد کشتن،نابودی وویرانگری را داشتند به بازی گرفته بود.

اوایل شام آرامش خلسه آوری درجبهات جنگ حکمفرما شده بود،اما جناح های جنگ ازطریق شبکه های استخباراتی خود میدانستند که فردا نبردِ سخت وکلانی درپیش رو دارند،ازاینرو با شروع تاریکی هردوجناح با آرایش نیروها ،جابجایی آتشبارها ،تخنیک محاربوی درخطوط مقدم جبهه به نبردآماده می شدند،درآن ساعات شروع تاریکی صدای غرش تانکها ،زرهپوش ها ،وسایط ثقیل با شکافتن سقف هوا غوغای پرهیبتی برپا کرده ونسبت به همه صدا ها واضح ترشنیده میشد.

آتشباری قبل ازتهـــاجــــم:

شب ۲۱ دلو یکی ازخونبارترین،فاجعــه بارترین شب هــای جنگ کابل فرا رسیده بود،دستگاه جهنمی جنگ این باربسیارقهــارترازگذشته هـــا به کارافتیده بود.

درمحاربات معاصردرجنگهـــای منظم ،دراراضی دردشت وصحرا،متداول است که قبل ازآغاز تهاجم برمواضع دشمن ،ضربات آتشی به نام آتش احضارات برای مدت یک الی دوساعت با استفاده ازتمام انواع آتش های اسلحۀ ثقیل وقوای هــوایی صورت می گیرد ومواضع دشمن به شدت کوبیده می شود،تازمینه برای تهاجم مهیا گردد.اما دراینجا طول شب به مدت آتش احضارات جهت کوبیدن یک ساحۀ شهر،خانه وکاشانۀ دهها  هزارانسان صبور و مستمند، گیر افتاده در میدان جنگ اختصاص یافته بود.

قطعات تحت امراحمدشاه مسعود، وعبدالرب رسول سیاف و سید حسین انوری ازاوایل شب ۲۱ دلوبا تمام قدرت با استفاده ازانواع توپ هــا ،تانک ها ،هاوانها،ماشیندارهای ثقیل  وراکت اندازها ازتیغه های آسمایی،بلندیهای تپۀ کارتۀ مامورین مشرف به سیلو، مناطق افشار را ازسرشب تا سحر کوبیدند.

جزوتام های آتشی اتحاد اسلامی تحت امرسیاف که درمناطق کمپنی وباغ داود جابجا بودند،فرقۀ قرغه مربوط جمیعت اسلامی که برای تهاجم به افشاردرمواضع انتظاربسرمیبردندبا تمام قوت آتشی دردرازای شب به افشاروحوالی آن سیلی ازآتش وخمپاره باریدند.

یکی ازباشنده هــای باغ بالا به اسم آقای« شریف عطایی» که درآتشباری های آن شب درمنزل اش بود، خاطراتش را به نگارنده چنین بیان کرد:« شب قبل ازجنگ افشار، که یکی ازهولناکترین شبهای جنگ کابل بود،منطقۀ افشاروخوشحال خان ،اطراف کوه آسمایی درجهنم آتش هــا وانفلاق ها گیرافتاده بود. منطقۀ افشارازسه استقامت تحت ضربات آتش قرارگرفته. آتش های که ازبام آسمایی ازمواضع مجاهدین «مسعود» رهــا می شد با آتش  های که ازسوی کمپنی ازمواضع مجاهدین «سیاف»، وازقرغه به سوی افشارمی آمد،درهم می آمیخت. افشاربه نقطۀ تقاطع آتش ها،انفجارها بدل شده بود،آنجا را درتلاطم آتش سوزی ها وانفلاق هــا فرو برده بود.

ما ازپنجرۀ منزل خود که چشم اندازوسیعی دارد می دیدیم که گلوله های شب تاب مانند شهاب گریزانی به سوی افشارره می کشودند.ابتدا یک شعلۀ فروزنده ،متعاقبأ صدای انفجاردرمنطقه می پیچید وصاعقه وارمنطقه را روشن میکرد.

موج آتش های که ازبام آسمایی رهــا میشد، وافشاررا هدف قرارمیداد، نیرومند ترازهمه بود. ازاینرو ازشدت فیرها ،خانه ها مانند بید دروزش باد می لرزید .ازپرتورنگارنگ آتش وانفجار ،افشار درتاریکی شب،مانند روز روشن دیده میشد.

درآنشب همزمان قوتهای توپچی وراکتی حزب وحدت اسلامی نیزبه صدا درآمده بودند،بربلندیهای آسمایی ،باغ بالا،ساحۀ کمپنی وقرغه پیهم آتش می باریدند، ما خطوط روشن ومتقاطع آتش ها را دربالای سرخود می دیدیم که دررفت وآمد بودند،درواقع ما درزیریک پل عریض آتشین قرارگرفته بودیم . آتشباری های هردو جناح جنگ که درتاریکی های شب بدون اساسات نشانگیری به وسیلۀ افراد عجمی فیرمیگردید،اکثرأ به خانه وکاشانۀ مردم نگون بخت درافشار، وکمربند کوه آسمایی اصابت میکرد،موجب قتل وکشتارگستردۀ ساکنان میگردید.»

ضربات آتش احضارات درطول شب ازچکاد آسمایی،ازکمپنی پغمان،ازقرغه به افشارطوری سازمان داده شده بود،که شکل حمله های بی امان پی درپی ،مواضع ومحلات طرف مقابل را که اکثرأ درمحلات مسکونی جابجا بودند به گونه ای بکوبد که زنده جانی باقی نگذارد،تا تهاجم فردا بدون

مقاومت به نتیجه برسد.ازهمینرو ساکنان افشاربا قرار گرفتن زیرضربات آتش ها ،درگرداب خون ،مرگ وتباهی فرورفته بودند.

واقعیتهای این مرحلۀ جنگ نشان میدهد،قتل عــام شهروندان درافشاردرهمین شب آغازگردیده ، افشاربه میدان جنگ تبهکارانه وکشتاروحشیانه مبدل گردیده بود،بسیاری ازاصابت مستقیم آتش هــای اسلحۀ ثقیل ،مرمی های توپچی،راکت،ماشیندارهای ثقیل به خانه های شان وشماردیگردراثرسقوط وفروریختن سقف خانه ها جان باختند وزیرخروارها خاک وسنگ مدفون گردیند.

جنگسالاران که درهردو سو فرمان ماشین کشتاررا بدست داشتند،آخرین محصولات دانایی جهادی و ایدلوژی جنگ آفرین خود را درجنگ افشاربه کارگرفته بودند،با سرکوب خونین شهروندان بیگناه که منبع اصلی آن انتقامجویی های مذهبی وقومی وعظمت طلبی بود دست به کشتاربزنند.

فاجعــۀ قتل عــام درافشاردرآن شب وروزحادثه ای نیست که بتوان آنرا به سادگی توضیح داد، این فاجعـــه را می توان زنجیری بی پایان خیانت وانتقامجویی وقدرت طلبی هـــای نامشروع تصور کرد، فاجعـــۀ افشارعروج جباریت،توفان خونریزی وآدمکشی بود.

تقریبأ هیچ خانه ای نمانده بود که سقف آنرا گلولۀ ثقیل نشگافته باشد ،فرارازآن جهنم آتش،درآن ظلمت شب وسردی هــوا که مانند بیداد جنگ خونخوارگردیده بود،کارساده ای نبود،ازاینرو همه درخانه های خود،تن به تقدیرسپرده باقی مانده بودند،خانه  ها بدون تهکاوی به شدید ترین تلفات انسانی مواجه گردیده بود.

افشاردرآن شب به میدان کربلا تبدیل شده بود ویزیدهای زمان( مسعود ، ربانی، سیاف، محسنی ) آنرا درگرداب خون وآتش فروبرده بود، گویی چرخ افلاک هم ازآن بالا با نظارۀ محشرجنگ با خون کشته شدگان می چرخید وسیراب نمی شد.

تهــــاجـــم برافشارآغــــــازمی شـــود:

به طلیعۀ بامدادی ساعتی نمانده بود،وآخرین ستارگان دربسترآبی وسرد فلک محومی شدند،وموج سپیده برخاسته ازمشرق دریای آسمان را ازتاریکی می شست. تهاجم برافشارساعت پنج صبح مورخ ۲۱دلو سال ۱۳۷۱ خورشیدی به امرفرمانده کل،احمدشاه مسعودازسه استقامت آغازگردید:

ازاستقامت بادام باغ: ۱-

قطعات وجزوتام های جابجا شده درخط مبدأ تهاجم که حدود پنجصد نفرتخمین زده می شدند تحت امر انوردنگر ازبادام باغ دست به تهاجم زده،پیشروی را به سوی ارتفاعات تپه های رادارکه درشمال افشار،حاکم برمنطقه موقعیت دارد ودربخشهای آن قوت های حزب وحدت داخل موضع بودند،ادامه دادند. مواضع حزب وحدت درآن بلندیها دستخوش آشفتگی وورشکشتگی گردیده ،وگزارشات دوبارۀ خرید آنها ازسوی استخبارات (ربانی ومسعود) به وسیلۀ ی قسیم فهیم نیزداده شده بود.

علی توسلی غزنوی ضمن توضیح نمیرخ حوادث آنروز،ازخیانت یکی ازفرماندهـــان حزب وحدت به نام فرمانده « صداقت » گزارش داده است.(۲))

ازاستقامت سرک عمومی کارتۀ پروان به افشار: -۲

نیروهای شورای نظار«جمیعت اسلامی» که در مناطق کارتۀ پروان وباغ بالا،تپۀ هوتل انترکانتیننتل  که درمواضع مبدأ تهاجم جابجا گردیده بودند،ازطریق سرک عمومی با تانک ها ووسایط رزهی به استقامت قرارگاه حزب وحدت که درعمارت انستیتوت علوم اجتماعی درساحۀ افشارموقعیت داشت به تهاجم پرداختند.

:  ازاستقامت غرب وخوشحال مینه  -۳

قوتهای اتحاد اسلامی تحت رهبری سیاف وفر قۀ مقیم قرغه تحت قومانده،فرمانده بازمحمد احمدی با وسایط زرهداردست به تهاجم زده به سوی افشارتاختند.

تهاجم قوتهای «مسعود» درهرسه استقامت به وسیلۀ آتش تانک ها ،توپچی ،راکت اندازها، به ویژه ازبام آسمایی وفرقه قرغه حمایه گردیده،قرارگاه حزب وحدت ،ودرمجموع مناطق هزاره نشین شهربه منظورجلوگیری از تجمع وتقرب قوتهای تازه نفس واحتیاط به خط مقدم جهۀ حزب وحدت، دوامدار کوبیده می شد.

حزب وحدت نیزدرهمه استقامت ها به دفاع برخاسته بود،توپچی وتانک ها واسلحۀ ثقیل آن درچند استقامت ،به فعالیت پرداخته ،مناطق باغ بالا ،کوه آسمایی ،قرغه ،کپمنی را به شدت تحت ضربه قرار میداد. موج آتش ها ،صدای پیهم فیرها ،غرش تانک ها ،انفلاق ها منطقه را درجهنم سوزانی فرو برده ،فضا از بوی باروت و سوختگی انباشته بود.

چند ساعت اول جنگ با پیشرفت ها ،مقاومت ها وعقب نشینی های وقفه ای ولحظه ای هردوجناح جنگ همراه بود.

دراین حال دراولین یورش ها ،مواضع دفاعی حزب وحدت درتپه های رادارممتد درشمال افشاربه وسیلۀ نیروهای مهاجم ازبادام باغ درهم شکست  وبه تصرف نیروهای مهاجم احمدشاه مسعود درآمد.

سقوط تپۀ رادارکه دراثریک توطئه وخیانت صورت گرفت،چون ضربت خنجری بود که برقلب حزب وحدت فرود آمد،وازآن ضربت قد راست نکرد. سقوط تپۀ رادار با موقعیت ستراتیژیک اش درواقع جبهۀ جدیدی دیگری را با قویترین آتشبارها برعلیه حزب وحدت کشود. متعاقبأ شدت آتشباریها ازآنجا شگاف عمیقی را درمواضع وقرارگاه و درسیستم تدافعی حزب وحدت بازکرد وبا عث سرعت تهاجم قوتهای مسعود درسرک عمومی گردید. ازآن به بعد شدت جنگها به اطراف پولیتخنیک درسرک عمومی ،سه راهی کارتۀ مامورین کشانده شد ،افراد مهاجم با تانکها ی شان درمسیرجادۀ عمومی ،گام به گام زیرتأثیرآتش های حزب وحدت به ویژه آتش راکت اندازها که از عقب هردیوار وموضع فیرمیگردید،به پیش می رفتند.

حزب وحدت دریک تلاش خود بعد ازسقوط تپۀ راداربه سوق ریزرف های خود به جبهۀ نبرد پرداخت. حوالی ساعت هفت صبح ،حدود یکصد نفرداوطلب را با وسایط زرهی تحت فرماندهی تورن «قیس» به خط جبهه وارد کرده وشامل صف محاربه کرد.(۳)

درچاشتگاه روز۲۱دلو سال ۱۳۷۱ خورشیدی دراطراف پولتخنیک انستیتوت علوم اجتماعی ، قرارگاه حزب وحدت جنگهای شدیدی درگرفته بود،مجاهدین حزب وحدت با تمام قوت سعی می نمودند که قوتهای مهاجم مجاهدین شورای نظاررا درسرک عمومی وسه راهی کارتۀ مامورین متوقف نموده به آنها تلفات وضایعات وارد آورده،آنها را به عقب نشینی وادارنموده ،زمان را جهت داخل نمودن قوتهای ریزرف وتازه نفس که ازکوتۀ سنگی درحال تقرب به جبهۀ جنگ بود کمایی نماید.

اما مجاهدین مسعود،به اطراف پلتخنیک وانستیتوت علوم اجتماعی(قرارگاه حزب وحدت) رخنه نموده وخواسته بودند ،حلقۀ محاصره را به دورا دورقرارگاه حزب وحدت تنگترنموده ازعقب نشینی رهبری حزب وحدت جلوگیری به عمل آورده، همه را کشته یا دستگیر نمایند.

همزمان دراستقامت غرب افشارمیان مجاهدین اتحاد اسلامی،تحت رهبری سیاف وقوای قرغه تحت قوماندۀ،فرمانده احمدی با مجاهدین حزب وحدت که درعمارت های پرورشگاه وطن،مرکزتعلیمی امنیت دولتی وغرب افشارجابجا بودند نبردهای شدیدی درگرفته بود،دراین حال مقاومت های سرسختانۀ حزب وحدت باعث توقف هجوم های اتحاد اسلامی گردید،تانک ها  ووسایط زرهی اتحاد اسلامی برای آنکه شکارراکت اندازهای حزب وحدت نگردند درعقب بلاکهای رهایشی قرغه ودیوارها درغرب خوشحال خان داخل موضع گردیده به آتش باری ادامه میدادند.

دراین گیرودارجنگی ،علی الرغم آنکه حزب وحدت ازمدتها قبل درآنجا حضورداشته وصف جنگی آراسته،ونیروهای زیادی را درآنجا تمرکزداده بود،به آنهم مجاهدین حزب وحدت به زودی بی نفس گردیده ،لاک ها ودیوارهای دفاعی آن درجوارقرارگاهش«انستیتوت علوم اجتماعی» درهم شکست، وقبل ازنفوذ مجاهدین مسعود به داخل قرارگاه،عبدالعلی مزاری وافراد ارشد رهبری حزب وحدت حوالی ساعت های یک  بعد ازظهربا پای پیاده ازآنجا موفق به فرارگردیده ،به سوی خوشحال مینه عقب نشستند،مسعود نتوانست یا نخواست حزب وحدت را مورد تعقیب قراردهد،ازینروحزب وحدت به ویژه به ابتکاریکی ازفرماندهــان به اسم« قاسمی»(۴) به زودی قادرگردید که خط تدافعی جدیدی را دروسط خوشحال خان وامتداد آن به سوی سیلو،علی آباد ،کارتۀ سخی تاسیس ودرآن به مدافعه بگذرد.

قوتهای مسعود بعد ازاشغال قرارگاه حزب وحدت که درآن ذخایرعظیمی اسلحه ومهمات،اسناد سیاسی وتبلیغاتی فراوانی وجود داشت،به سرکوب متباقی نیروهای حزب وحدت که درعمارت های اکادمی پولیس،پرورشگاه وطن،اطراف افشارومرکزتعلیمی امنیت دولتی که به جنگ ومقاومت ادامه داده بودند وپوسته ها،داروغه های که درمسیرجادۀ عمومی (باغ بالا قرغه) که ازمدتها قبل درکنترول حزب وحدت بوده واکمالات وحرکت فرقۀ جهادی مقیم قرغه را به چالش کشیده بود،پرداخت.  به این ترتیب روزاول جنگ به پایان رسید،ودرآن شامگاه تیره وتار،هیولای خون آشام جنگ،جهت بلعیدن زندگی وانتقام گیری مکررازشهروندان افشاربه دورا دورآن حلقه بست.

شــب دوم وروز دوم جنــگ درافـشـــار:

روزاول جنگ با همۀ مصیبت ها،خونریزی وویرانگری اش به پایان می رسید،درغروب کناره های آبی آسمان رنگ قرمزی بخود گرفته بود،گویی آسمان ازشدت خونریزی درزمین وشهرازشدت سرما و و رفتن خورشید ماتم گرفته بود.

جنگ ودرگیری ها ازاوایل شب میان نیروهای متخاصم به شدت آغازیافته بودـ اما نیروهای تحت فرمان احمدشاه مسعود وسیاف درشب دوم ازدخول به داخل ساحۀ رهایشی مردم که درافشار هنوز مقاومت ادامه داشت احتراز نموده بودند. ازاینرو افشاربازهم یکباردیگر هدف آتشباری های اسلحۀ ثقیل قرارگرفته،حجم گستردۀ آتش های ضربوی شبانه بخصوص ازبام آسمایی وازتیغه های (تپۀ رادار) وازساحۀ کمپنی وقرغه درتمام طول شب برافشارفرود آمد.

این آتشباری ها مانند شب قبل جویباری ازخون وآتش جاری کرد،تلفات و ویرانی جانگدازی بجا گذاشت،دراین شب وضع وحشتناکی پیش آمده بود،شهروندان افشارکه تحت آتشباری شدید ثقیله قرار گرفته بودند،خواسته بودند با استفاده ازتاریکی های شب ازخانه های خود برآمده بهرسوبگریزند،اما هدف آتشباری ها قرارگرفته،دسته دسته درکوچه ها وسرکها کشته شدند. وآنهاییکه درخانه های خود باقی مانده بودند به شدت تلفات دیدند.

آتشباری های ثقیل درشب دوم برافشار،رزمندگان حزب وحدت را نیزدرآنجا ازپا درانداخت،وآنها درتاریکی های شب ساحه را ترک داده به خوشحال مینه عقب نشینی نمودند،بدین ترتیب اوضاع برای دخول قوتهای مهاجم (مسعود وسیاف ) به افشارکه تعداد شان درحدود دوهزارنفرتخمین زده می شدند، مساعدگردید.

درصبحدم روزدوم جنگ ،نیروهای مهاجم ازشرق وغرب درافشارباهم ملاقی ووصل شدندو نیرو های تازه نفس اتحاد اسلامی که دراوایل صبح به جبهۀ  افشارسوق گردیده بودند،درمجموع توان قوتهای مهاجم را ارتقا داده بود.

دراوایل صبح با فروکش کردن مقاومت حزب وحدت درافشارعملیات تهاجمی نیزبطی گردیده بود، دراین حال دو لشکرخونریز وچپاولگر،مربوط احمدشاه مسعود وسیاف به افشارسرازیرگردیده به بهانۀ جستجوی افراد حزب وحدت اسلامی به تلاشی اماکن شخصی پرداخته ،به دستگیری وتوقیف بیگناهان، تجاوزبه زنان،چوروچپاول آنجا مبادرت ورزیدند.دراین جریان شمارزیادی ازساکنان مظلوم به جرم هزاره وشیعه بودن ازدم تیغ گذشتند.

درتصفیۀ افشاربدست مهاجمین(مسعود وسیاف) انتقامجویی های مذهبی وقومی،شوق دست یافتن به غنیمت جنگی ازجمله مال ودارایی های شخصی شهروندان،تجاوزبه زنان به گشترش ابعاد وشدت فاجعه، قتل عام درآنجا افزوده بود.

ساعات اندوهبارمردم افشارفرا رسیده بود،درآنروزهردم حجم فاجعه های هولناک بزرگترمیشد، افشاریان جزالتجا به خداوند ،وخواندن اوراد رد بلا چاره ای نداشتند،فاتحین افراد مسعود وسیاف خانه به خانۀ افشاررا مورد پیگردقرارداده وبه کشتار،تاراج وتجاوزپرداخته بودند،ماشین کشتاربه حرکت آمده بود،سیلاب وارخون میریخت،شهروندانیکه طی شب ها وروزگذشته به گونۀ جان به سلامت برده بودند،اینک درحریم خانه وکاشانۀ شان به بی رحمانه ترین اشکال به قتل رسیدند.

درغروب روزدوم ۲۲دلو سال ۱۳۷۱ خورشیدی که هنوزخونریزی درافشارقطع نگردیده بود، احمدشاه مسعودبه حیث فرمانده عمومی عملیات که رهبری جنگ وفتح ؟ درافشاربا نام او تشخص یافته است با سیمای فاتحانه ومافوق و غرق در غرور و افتخارهمایشی را درهوتل  انترکانتیننتل کابل برگزارکرد.

دراین همایش چهره های سرشناس حکومت اسلامی،برهان الدین ربانی ،عبدالرب رسول سیاف، آیت الله محسنی،آیت الله فاضل،ملا فهیم قسیم ،رهبری جمیعت اسلامی وشورای نظار،افرادارشد وزارت دفاع وفرماندهانی که درفتح جنگ افشارنقش آفریده بودند،حضوربهم رسانیده بودند.

احمدشاه مسعود پیروزی درافشاررا که دراثرتشریک مساعی قوتها بدست آمده بود،درنتیجه قرارگاه حزب وحدت وانسجام مدافعه ای آن درهم کوبیده شده ، ومنطقۀ افشارکه گویا به محل تجمع قوتهای دشمن مبدل گشته ،تصفیه گردیده وبه حریف ضربۀ کاری وارد آورده بود به همه تبریک گفت. « مسعود » پیروزی درافشاررا که ظرفیت حیرت انگیزستیزه جویی وقتل عام شهروندان بیگناه وپاک گهررا به نمایش گذاشته بود،نشانی ازغیرت وشجاعت ومایۀ فخرخود وهمرزمان خود دانست. دراین همایش به فرمانده سید حسین انوری مربوط تنظیم حرکت اسلامی « تشیع» که متحد مسعود وربانی درجنگ افشاربود، واو ازسوی شهروندان پیرو تشیع نسبت اشتراکش درپیکارافشارکه مرگ وتباهی وقتل عام تشیع وهــزاره ها را درقبال آورده بود،تحت فشارقرارگرفته بود،به وی وظیفه سپرده شد که به مسئله تبادلۀ اسرا اقدامات به عمل آورد.

مسعود هدایت داد یک گارنیزیون نظامی جهت حفظ منطقۀ افشاربوجودآید،متباقی قوتهای عملیاتی ازآنجا خارج گردند.اما اسناد حاکی ازآنند که بعد ازهمایش متذکره،چپاول وتجاوزهمچنان درافشارادامه داشت.

شام همانروز این خبرازطریق رادیو کابل نشرگردید(۵): « یک تعداد باند افراد فتنه انگیزوآشوب طلب «مزاری»که درمرکزانستیتوت علوم اجتماعی مستقربودند،انستیتوت علوم اجتماعی ومنقطۀ افشاربا کمک یک تعداد نیروهای مخلص هزاره ها با شورای نظارپاکسازی شد وقطعات تصفیوی وزارت دفاع به عملیات خود ادامه میدهند.

خـــاطـــره ای ازروزسوم جنگ درافـشار:

یکی ازباشنده هــای باغ بالا جوانِ فرهیخته به نام حمدالله (۶) لیسانسۀ حقوق خاطرات اش را از روزسوم جنگ افشاربه نگارنده اینگونه بازگوکرد:« دوروزجنگ تاریخ های ۲۱ و۲۲ دلو سال ۱۳۷۱ خورشیدی با تمام اضطراب وخطرات آن سپری گردید،روزسوم که صدای دلخراش گلوله ها درساحۀ افشاربند آمده بود،خستگی ناشی ازتداوم دهشت جنگ چند روزه واجبارباقی ماندن وپنهان بودن در تهکاوی های خانه ،دلتنگی وخستگی تحمل ناپذیری به بارآورده بود،آنروزبا چهارتن ازجوانان،رفقای محله قدم زنان به ایستگاه باغ بالا ،مقابل سرک هوتل انترکانتننتال راه کشودیم،درآنجا مصلحت آن شد به جای گردش درسایه زار کاجستان باغ بالا سری به افشاربزنیم ، وازپی آمد های جنگ مطلع گردیم.

درمسیرراه افشارازمیان کتاره های آهنی درهم شکسته وفروریختۀ پولیتخنیک وانستیتوت علوم اجتماعی که قرارگاه حزب وحدت درآن قرارداشت،نقش اصابت مرمی های ثقیل ،راکت ها خمپاره ها،شکستگی وسوختگی دردرودیوارها به مشاهده میرسید،انبوهی ازشیشه های شکسته ،سنگ وسمنت فروریخته پراگنده بود. موج آتش های ویرانگربرپیکرعمارت ها وصحن چمن ها فرود آمده ،زیبایی های آنان را داغان کرده بود.عبورومرورتانک ها بروی جادۀ اسفالت،صیقل سیاه آنرا روبیده وعمرسرکها را به آخررسانده بود.همه جا انباشته ازپوچک های خالی اسلحۀ خفیفه،راکت ها وخول ها خالی برنجی توپ ها ونارنجک ها خالی منفلق شده بود.

وقتی به افشارپای نهادیم گویی به شهرارواح،متروک ومخروبه وهراسناک پا گذاشته ایم،تا چشم کارمی کردخانه ها ودیوارهای درهم شکسته،راکت خورده،سوخته و ویران جلب نظرمیکرد،تقریبأ خانه ای نبود که سقف آنرا راکت یا شرانیل توپچی سوراخ نکرده وفرو نریخته بود. درکوچه ها به ویژه حاشیۀ سایه زاروبرف دارآن درحویلی های درودیوارشکسته ،لکه ها وداغ های قرمزخون نقش بسته بود. گفتی چند حیوان وحشی ،تعمه وشکاری را دریده وبلعیده بودند.

آنگاهیکه به جوارتکیه خانۀ افشاررسیدیم ،گویی به یک مقتل وذبح گاه غرق تالاب خون پای گداشته ایم ،آنچه درپندارم نمی آمد به وقوع پیوسته بود، ازآنروزسالهای زیادی می گذرد، اما چشم دید آن مانند کابوس وحشتناک دراعماق جانم رخنه زده است،هرچه میکوشم رهــایم نمی کند،ای  کاش آنرا ندیده بودم.

درشب های اول و روزتهاجم برافشارحینیکه ساکنان آنجا تحت ضربات آتش های اسلحۀ ثقیل قرار گرفته بودند،شماری ازآنها با ترک خانه های شان به امید یافتن پناهگاه مصئون تر،به تصوراینکه مهاجمین همشهری آنها مسلمان وازجملۀ فرزندان آدم اندومکانهای مذهبی را موردتهاجم قرارنمی دهند به « تکیه خانۀ » افشارپناه برده بودند.اما حینیکه دژخیمان ازتجمع شهروندان درآنجا آگاه می شوند، تکیه خانه ازرزاد خانۀ آتشی چکادآسمایی ،مربوط احمدشاه مسعود ومواضع آتشی سیاف ازکمپنی آماج حملات وآتشباری های شدید قرارمی گیرد،وشماری زیادی ازپناهجویان، اطفال وزنان،جوانان ومردان درآنجا قربانی می گردند. علاوه ازآنکه یک تعداد زیاد اجساد دراوایل صبح به وسیلۀ اقارب شان ازآنجا بهرطرف منتقل گردیده بودند،اما ما دربعد ازظهرآن روزاجساد زیادی را درصحن وداخل تکیه خانه دیدیم که با لباسهای آغشته به خون ،نیمه سوخته وداغان شده درهرطرف افتاده بودند.

صحن وداخل تکیه خانه بیک میدان وقتلگاه مئومنان مبدل شده بود،مهاجمین تا توانسته بودند آدم کشته وخون ریخته بودند، جسدخانم جوانی را دیدیم که دریک جویچه افتاده بود،ما بدن نیمه عریان او را با پیراهــن پرازلکه های خونش پوشاندیم.

درآنروزهرچند صفیرگلوله ها خاموش گردیده بود،اما وحشت هولناک هنوزدرآنجا مستولی بود، فریادرسی نبود که کاری انجام دهــد. ازیکی ازباشنده های افشارکه خود به دنبال فرزند گمشده اش می گشت پرسیدیم ،چرا به دفن این شهــدا کسی اقدام نمی کند،مردکه مانند یک کالبد نیمه جان بود گفت،یک تعداد زیاد اجساد را گروههای مهاجم ازخانه وکوچه ها جمع نموده ،میت ها را مانند لاشه ها برموترهای لاری بارنموده بهرسو برده درقبرهای دسته جمعی زیرخاک نمودند،اما یک تعداد را نگذاشتند ،یا نخواستند کسی دفن کند،آنها می گفتند بگذاراجساد درهمه جا پراگنده باشد تا دیگران ببینند، پند بگیرند، وبا ما دیگر نجنگند.

جنایات جنگ درافشــــار کــابل:

جنگ درافشارکابل میان جناحهای رقیب مجاهدین ،ازیکسو ربانی- مسعودوسیاف ومحسنی وازسوی دیگر «مزاری وهیئت رهبری حزب وحدت»،یکی ازبرهـــه هـــای تزاژیک وفاجعه بارجنگهـــای کابل است. این جنگ مولود جنون عظمت طلبی،تعصب وعصبیت های مذهبی وقومی ،پوتنسیال وحشتناکی ر ادرخونریزی وکشتارهموطنان بیگناه ازخود نشان داد. بررسی وتحقیقات مدافعان حقوق بشرنشان میدهد که درجریان جنگ درافشار،محلات مسکونی مردم درمقایسه با قرارگاه حزب وحدت اسلامی که درانستیتوت علوم اجتماعی قرارداشت،هدف آتشباری هــای بیشتری اسلحۀ ثقیل ،توپچی ،راکت وتانک قرارگرفته است. این مسئله نشانگرآنست که انتقامجویی هـــای مذهبــی وقومی منبع اصلــی عملیات تهاجمی برافشاربوده ،شهـــروندانی که تعلق جنگی نداشتند ،به جــرم شیعــــه بودن وسکونت دریک ساحـــــۀ شیعـــه نشین فجیعـــانه کـشتــارگردیده اند.

عملیات تهاجــمی سازمان یافته برافشار، مورخ ۲۱ و۲۲ دلو سال ۱۳۷۱ خورشیدی تحول جدیدی را درشیوۀ جنگیدن مجاهدین علیه یکدیگر ارائه داد،دراین جنگ فاکتورهای مذهــبی ونــژادی کاملأ مشهود گردید،انتقامجویی ها که درمیان گروههــای مجاهدین شدت یافته بودبه وحشیانه ترین وکم نظیرترین شکل آن به نمایش گذاشته شد.

با نگاهــی به گـــزارشات سازمانهای مــدافع حقـــوق بــشر جهـــانی،چشمدیدهـــا وروایاتی کسانی که خود جــریان جــنـــگهــا وکشتـارهـــا را درافشاردیده اند،انسان را به واقعـــات دردناکی مــواجه می سازد،شهـــروندان بیگناه ومعــصوم دریک جنگ تبهکارانه وانتقام گیری هــولناک قــــربانی گردیدند.

هـــزاران زن ومرد،هـــزاران فــرزند دلبــند و دوشیزۀ نوباوه،هـــزاران جــوان نورسته درخــانه وکاشــــانه شان دراثرانتقامگیری وحشیانه ،یا ازاثرآتشباری ها وهجــوم هـــا کشته شده،یا اسیرگرفته شده ومورد تجـــاوز جنسی قـــرارگرفتند،مـــردان به اردوگــــاه هـــای کارشاقه واجباری مربوط سیاف ومسعود شبیه اردوگاهــای فاشیسم هــتلری به انتظارمرگ فرستاده شدند.

به اساس یک گزارش رسمی(۶) ازاین جنگ ازجمله «۸۰۰» تن افــراد اسیرشده که دارای سنین ۱۰-۳۵ ساله بودند «۷۵۰ » نفر آنها دراسارت به قتل رسیده یا مرده اند.دراین راپوررقم «۸۰» نفرغیرنظامیان که درکوچه ها وسرکهای افشارکشته شده بودند وچوروچپاول «۵۰۰۰» خانه نیز گزارش داده شده است.

گستردگی قتل عـــام وفجــایع انجام شده به وسیلۀ نیروهای مسعود وسیاف ومحسنی درافشارکابل که تا سطح یک « ژنوساید » بلند رفته است ،متأسفانه آماردقیقی ازقــربانیـــان جنگ درافشاردردست نیست تا میزان باورنکردنی کشتارجمعی درافشارکابل دردوسه روز جنگ ۲۱-۲۲ دلو دانسته شود. اما هرگاه ازدیدگــاه ومنظر نظــامی با توجــه برحجم پرکثافت وتبهکــــارانۀ آتش هـــای اجــرا شده، ازسه استقامت درشبها وروز هـــای عملیــات بالای افشارکه نفوس زیادی را درخود جا داده بود،وهجــوم لشکر انتقامجــو وچپاولگــر به داخل افشارنگاه کنیم ،درآنصورت وسعت وکمیت تلفات انسانی دقیق ترنمایان میشود.

بررسی هـــای صاحب این قلـم نشانـــگرآنست که حد اقل دراین جنگ تبهــکارانه،بیش از پنجهــزار انسانهـــای بیگناه قربانی گـــردیده اند،یعنی با ارقامی که آنرا با پژوهنــدۀ دیگرانجنیرسخی ارزگـــانی (۷) ارائه داده است همخوانی دارد. برعلاوه تعداد دوچند دیگر،انسانهای معصوم ،زخمی ومعلول گردیده اند.

مسئله تخطی هـــای صــریح حقــوق بــشری انجام شده درافشاربه وسیلۀ جناحهای جنگ ،بررسی هـــای ویژۀ کاملتری را می طلبد که این مختصرتوان واستعداد آنرا درخود نمی بیند ،مع الوصف در اینجا به عنوان قطره ای ازیک دریا ،شماری محدود ازجنایات مستند وگزارش شده به وسیلۀ نهادهـــای مدافع حقــوق بــشر،ومحققین ارائه میگردد.

شاهــدان عینی که شهرت شان ثبت گردیده است دربارۀ سرگذشت هــای خود به « پروژۀ عدالت برای افغانستان» قرارزیرین اظهارکرده اند: شخصی گفته است: « حینیکه منطقۀ ما تحت آتشباری های شدید توپچی وراکت قرارگرفت،ما با خانوادۀ خود به خانۀ خشویم که درهمان ساحه قرارداشت پناه برده درآنجا پنهان شدیم… مردان مسلح مربوط جمیعت اسلامی که به زبان دری وافراد مربوط سیاف که به زبان پشتو حرف میزدند به چوروچپاول خانه ها پرداخته بودند،من ناگزیرخانوادۀ خود را به جای دیگر فرستادم ودروازۀ حویلی را بازگذاشتم تا افراد مسلح فکرکنند که خانه را هم سنگران شان خالی کرده اند، وخودم درخانه باقی ماندم .حوالی ساعت یازده قبل ازظهریکی ازفرماندهـــان اتحـــاد اسلامی ،به نام عزت الله با ده مرد مسلح داخل خانه شدند،آنها مرا بسیارلت وکوب کرده به قرغه انتقال داده ،دریک کانتینر که درآن ۶۰ تا ۶۵ نفردیگری بودند محبوس نمودند. آنها ما را روزانه به کاراجباری، حفر مواضع وخندق ها می بردند،کسانیکه می خواستند آزاد شوند،بایستی مبلغ پنجــزاردالر پول رهــایی می پرداختند،مبلغی که من هرگزآنرا نداشتم ،بالاخره یکی ازدوستانم درقرغـــه پول را پرداخت ومرا آزاد کرد.

شاهـــد دیگر گفته است:«افراد مسلحی که درافشاربه تلاشی وجستجوی خانه هـا پرداخته بودند ، اورا دستگیروبه پغمان انتقال داده ودریک کانتینرمحبوس نموده،روزانه او را با تعداد ده بیست نفرجهت حفرزیرزمینی ها، مواضع وکارتعمیرات می بردند،او اظهارکرده است که درآنجا کانتینرهــای زیادی پرازآدم بود، شبانه بعضی آدم ها ازکانتینرخارج وبه بیرون می بردند، وآنها دوباره برنمی گشتند،ما صداهای فیررا می شنیدیم که همه کشته وتیرباران می شدند. شماردیگردرحین حفرخندق وکاراجباری کشته شده،درآنجا زیرخاک میشدند،من بالاخره با پنهان گردیدن دردریا زیریک پل موفق به فــــرار گردیده به کـــویته گریخــتم.)

یک خــانم اظـــهــارکرده است:«حوالی ساعت های سه بعد ازظهر(۲۲ دلوسال ۱۳۷۱) یک گروه ده پانزده نفری اتحاد اسلامی(سیاف) به بهانۀ جستجوی افراد حزب وحدت وارد منزل ما گردیده،پسریازده سالۀ مرا بازداشت کرده با تهدید به او گفتند که بگو پدرت کجاست،واسلحه را به سوی او نشانه گرفتند،اما من خود را به پیشروی پسرم انداختم ،اما آنها آتش کشودند،گلوله ها به دست وپای پسرم اصابت کرد، و متعاقبأ درپنج فیربعدی کشته شد. بعد نوبت خودش رسیده است،افراد مسلح طوریکه سه نفراورا محکم گرفته اند و به نوبت به او تجــاوز نموده اند.»

شــاهـــددیگرگفته است:«درروزتهاجــم به افشاربه وسیلۀ اتحاد اسلامی ،بطورناگهــانی دستگیرگردیده  وبه شدت لت وکوب وبیهــوش گردیده است ودرجایی افتاده وبعد ازبهــوش آمدن به سوی خانه برگشته درمسیرراه اجســاد ۳۰-۳۵ نفررا دیده است که دراثنای فـــرار ازافشارکشته شده بودند،او درآن ساحه دو جسد را ازچاه بیرون کشیده ویک سرقطع شده را که درلب یک کلکین گذاشته شده بود،دیده است.»

شــــاهــــد دیگـــر،یک خـــانم اعتـــراف کرده است:« درروزدوم تهــاجــم افراد مسلح وارد منزل او درافشارگردیده واو را مورد لت وکوب قرارداده به او وخــواهـــرش تــجــاوز جنسی نمودند، واشیای قیمتی خــانه را با خــود بردند.

خــانمی دیگری گفته است:« وقتیکه افشاراشغال گردید،افراد مسلح اتحاد اسلامی ساعات هفت صبح به زوروارد خانۀ او گردیده ،به چهـاردوشیزه که درآنجــا جمع شده بودند،تجــاوزنمودند.علاوتأ خودش وخواهـــرش که چهارده ساله بوده نیزمورد تجــاوز جنسی قرارگرفته است.»

درکتاب بصیرصبا (۸) دربارۀ جنگ وجنایات انجام شده درافشارآمده است:« جنگ سوم بین قوای مسعود وسیاف ازیکطرف وحزب وحدت عبدالعلی مزاری ازطرف دیگر،که این جنگ به نام فاجعـۀ افشارنیزیاد میگردد،این جنگ ازگردنۀ باغ بالا آغازوانستیتوت علوم اجتماعی ،اکادمی سارندوی، پولیتخنیک ومرکزتعلیمی وزارت امنیت دولتی ازحزب وحدت بدست اتحاداسلامی سیاف وشورای نظار مسعود قرارگرفت. بدترین جنایت هــا صورت گرفت،افراد غریت وبیچارۀ هـــزاره جوقه جوقه تیرباران واعدام گردیدند،به ناموس آنان تجــاوزگردید،تعدادی اززنان هــزاره ازطرف جنگجویان جانب مقابل به جاهای نامعلوم انتقال داده شده ودرمنطقۀ افشاروخوشحال خان به زنان ودختران درمقابل چشم شوهـــر،پدروبرادرش تجــاوزصورت گرفت،اموال ودارایی آنان به تاراج رفت … دوجانب درگیرمسعود وسیاف ازیکطرف ،حزب وحدت ازطرف دیگرچنان جنایت آفریدند که قلم ازتحریرآن عــاجزاست.»

علی توسلی غزنوی دراثرش (۹) دربارۀ جنــگهــای افشارکه خود شاهــد صحنه هــا بوده است نگاشته است:«فضای سیلووافشار،تپۀ رادار غبارآلود وآتش فراگرفته بود… خدایا چه روزوحشتناک وغم انگیزی بود،مرد وزن و بچه های کوچک سربریده ومغزهــا پراگنده ودستها قطع شده،زنان ومردان به اسارت گرفته شده به شیون افتادند،ناله هــای آنهــا دلخـــراش وجانگدازبود،که دل هربشر را که عـــاطفه دارد می سوزاند. این همـــه تــجــاوز وبیرحمی وشقــاوت وقساوت قــلب اتحـــاد سیاف وشورای نظارمسعود فــــرامـــوش نــشدنی است.»

باشندۀ دیگری که درجریان حمله برافشار،پسرجوانی بود،گفته است که با آغازصبح تعداد زیادی ازفامیل ها،ازجمله فامیل خودش،شروع به فرارکردند:« وحشتناک بود،راکت ها وانفجارها ادامه داشت … من راکتی را دیدم که خانۀ همسایه را پراند،پسرش کشته شد وخون ازبدنش فوران میزد. من آنرا دیدم … حملۀ «زمینی » بعد ترآغازشد… فامیل ما رد شد ،زمانیکه میرفتیم ،ما اجسادزیادی از کشته شدگان  را درسرک دید یم.

زنی ازافشاربه دیدگان حقوق بشر ازچگونگی کشته شدن شــوهــروپسرش بدست نیروهــــای اتحــاد ( سیاف ) درنخستین روزحمـــله حکــایت میکند :« درحالیکه ما ازافشارفرارمی کردیم ،سه تن ازتفنگداران سیاف به خانۀ ما واردشدند وبدون به زبان راندن کلمه ای تفنگ هـــای شان را به سوی شــوهــــرم  وپــســرم نشانــه رفته هـــردو را درمقابل چشمـــان ما به گلـــولـــــه بسند … ما به سرخــود می زدیم وبا گـــــریــه خــود را بروی اجـساد آنان انداختــیم ،تفنگ بدستان ما را تهــدید کردند که اگـــراز فــغــان ونـالـــه دست نکشیم بالای ما نارنجک انداختــه همـــۀ ما را نابود خـــواهــند کرد…

باشندۀ هـــزاره،از افشارکه درآنزمان پســری بود،گفت که توسط عساکری که فکرمیکندکه پشتون – احتمالأ اتحاد اسلامی سیاف بودند به اسارت درآمده وبه انستیتوت علوم اجتماعی انتقال داده شده بود.وی گفته است که درراه اجساد بی حساب غیرنظامیان را دیده. « من عده ای ازافراد پغمانی (افراد اتحاد) را دیدم که خانه به خانه را می پالیدند. من درخانۀ خود بودم ،این قوماندان حسن یالداریکجا با هفت یا هشت نفرمسلح به خانۀ ما آمد… آنان مرا به چنگ انداخته با خود بردند،بسیارترسیده بودم… درمسیرراه پنجاه تا شصت جسد را روی سرک دیدم ،بعضی ازآنان تیرباران شده بودند،اعضای بدن عده ای بریده شده بود،خون زیادی برزمین ریخته بود،صحنه ای تکاندهنده ای بود،درذهنم حک شده است که چقدرترسناک بود … بربعضی ازآنان فیرشده بود،من اجسادی را دیدم که شکم هــای شان پاره شده بود،بعضی ها هدف انفجارهــا وحملات راکتی قــرارگرفته سوخته بودند… فکرمی کنم اکثــریت شان توسط تفنگداران کشته شده بودند…  باشندۀ دیگری گفت:« به تاریخ ۱۱ فبروری وی شاهــد فیرراکت هــا ازقلــۀ کوه افشاربه سوی جمیعتی ازمــــردم بود که درحال فــــراربودند:«جمیعت قلۀ کوه را تسخیرکرد،درحدود پنج بعد ازظهرآنان فیر راکت ها را از قلۀ کوه به سوی این منطقه آغازکردند.آنان مردم را درهمینجا ،درسر سرک به قتل میرساندند.مردم با عجله به خارج ازافشارفرارمی کردند. ازدحام مردم به سوی این سرک بود(سرکی که ازسمت شمال جنوب افشاربه طرف شرق ادامه دارد). سرک مملو ازجمیعتی بود که می خواستند ازافشارفرارنمایند… نیروهـــای مسعود به سوی آنان فیرمیکردند. آنان به سوی سرک تیر آندازی  داشتند. سه باراین سرک مورد حمله قرارگرفت . هفده نفرکشته شدند- هفده جسد به روی سرک قرارداشتند- ما حساب کردیم . نعش ها دراین قسمت سرک افتیده بودند…معلومداربود که آنان غیرنظامیان بودند. بلی، کاملأ واضح بود:آنان برقع داشتند،اطفال بودند ،روشن بود که غیرنظامیان هستند.

: فـــاجــــعــۀ افــشار،گــوشـــه هــــای ازجنــایت حــزب وحـــدت را نیز افــشا کرد

یکی ازافــراد اتحاد اسلامی که درجنگ افشارشرکت داشت،به دیدبان حقوق بشرگفته است،وقتی آنها( انستیتوت علوم اجتماعی ) قرارگاه حزب وحدت را اشغال نمودند،آنان چندین زن را درآنجا یافتند که می گفتند توسط افراد حزب وحدت به آنان تجــاوز شده است،آنان تعداد زیادی اززنان زندانی را نیز یافتند.    دراتاق دیگرتعدادی ازاجساد مردان و(۲۵) زندانی مرد را که به علت شکنجه بیش ازحــد اعصاب شان را ازدست داده بودند یافتند،همه شان بخاطرشکنجۀ بیش ازحــد کامــلأ دیوانـــه شده بودند ،این شخص اظهـــارکرده است که نتوانسته بیشتردرآنجــا بماند،بخاطربوی بد به بیرون فــــــرارکرده است» (۱۰).

فرنیترپست روز۱۶ فبروری ۱۹۹۳-چهارروزبعد ازفاجعــۀ افشارگـــزارش داد:« حدود صد زن درمقابل دفترسازمان ملل درکابل دست به اعتراض زده وخواستاربازگشت شــوهـــران وبرادران زندانی  شده شان بودند،درحالیکه تعدادی هم چوروچپاول،تجاوزوقتل هــای را که درساحۀ افشار صورت گرفته ،شرح دادند.

اعتراض براین مظالم به دلیلی صورت گرفت که روزپنجشنبه منطقۀ شیعـــه نشین را نیروهــــای اتحـــاد طرفداردولت، جناحــی که توسط عربستـــان سعــودی حمایت می شود، ونیــرو هــــای  وزیردفــــاع احمدشاه مسعود ازنیروهـــای حزب وحدت دوباره تصرف نمودند.

مهـــاجـــرینی ازمنطقه که درمسجــدی درساحۀ مجاورتایمنی جمع شده بودند، به اساس گــزارش شــاهــدان عینی گفتند که این کشتارهــا روز پنجشنبه چند ساعت قبل ازغــروب آفتاب شروع وتا روز بعد ادامـــــه داشت.

شهــلا یکی ازنرس های جوان گفت:« ۱۲ تن آنانی بودند،بعضی شان راکت اندازهــا را روی شــانه شان حمــل می نمودند،آنان دروازه را شکستاندند وبعـدأ به خـــواهــــرم ومن نزدیک شدند،پدرم کوشش کردکه مانع آنهــا شود، ولی آنان پدرم را زده وشکنجــه نمودند،آنان یکی ازپاهــای پدرم ودو دستش را قطع نمودند.درحویلی یک سگ بسیارکلان متعلق به یکی ازقوماندانان بود ،یکی ازآنان دست هـــای پدرم  را به این سگ انداخت.»

فیروزه، زنی دیگری قرآنی را نشان داد که توسط مرمی پاره شده بود،اوگفت که او این قرآن را بروی مهاجمین وازکرده،اما بیهـــود ه بود،گلــوی شــوهـــرش بریده شدوسه دخترش هم کشته شدند.»

سوگبارترین فصل جنــایات بـــشری انجــام شده درافشــار نه تنها فــــرامــوش کردن،بلکه عـــدم به دادگـــاه کشاندن متهمــان آنست. دولت موجــود درافغانستان تحت رهــبری حــامد کــــرزی که درســتون هــای اصلــی قدرت، متهمین به نقض حقــوق بــشررا گمــاشته است.آگــاهـــانـــه ازتمکین به عــدالت،ومرحــم گذاری برزخــــمهـــای داغـــدیدگــان ابا ورزیده است. علی الرغم آن صدای داد خواهـــــی جــــگرســوختــــگان رساتروزخـــم عمیق کشتارهــــای دسته جمعی درجنگهــای افغانستان ازجمـــــله درافشاربیشترنمایان می شود.

هـــردردی برای آدمـــی زود کهــنـــه می شود،اما قتل پدو مادر،قتل همســـر،فــــرزندان وعـزیــزان به وسیلۀ هـــرکسی که انجـــام گیــرد کــهنــه نمی شود،همیشه مثل اینست که این حادثــــه همین امــــروز اتفاق افتاده است. کسانیکه ازگرداب کثیف جنگ هـــای کــابل« قتل عــــام درافــشار» جان به سلامت برده یا عزیزی را ازدست داده ویا به شکلی ازجنگ صدمــه دیده،معلول ومعیوب گردیده اند ،تا اکنون با اندوه جـــانگــــداز،مصیبت جنگ را تحمل کرده وشمارزیاد به امــــراض روحـــی و روانی مبتلا گردیده ،همـــــه خـــواهــــان به محـــاکمه کشاندن متهمان به یک دادگـــاه عــــادلانه اند.

هیچکس نمی تواند بگوید که کشتن مخالفین جنایت نیست. فاجعه نیست غیرانسانی ،غیراخلاقی وغیردینی نیست. وقتی کسی فکرواخلاق  ومنطق کشتن مخالف خود را تحت هربهانه ای قبول میکند وبه کشتاردست میزند، درواقع جوازکشتن خود را بدست مخالفین خود صادرمیکند.

همه دیدند که دو فرمانده معـــروف ازدوجناح جنگ (احمدشاه مسعود وعبدالعلی مزاری ) که درسازماندهـــی ورهبـــری جنگهـــا که قتل عـــام را درقبال آورد،نقش اول را ایفا نمودند،بدست جهادگران دیگر ازقماش خود کشته شدند. تاریخ مسئولان اصلی قتل عــام هـــا درکابل، وازجمـــله درافشاررا با ننگ وخیانت یاد میکند.

– کشتاروحشیانۀ شهــــروندان مـــئومــن درافـــشــاریک  جــــنایت بــشــری  و نســـل کشـــی است، بایـــستـــی مــــطــابـــق کــنــوانــسیونــهــای جــنــایات نـســل کـشــی مـــورد داد خـــواهــــی قـــــــرارگیــــرد.

منشـــورســازمـــان ملل مــتحــــد به حقــوق بـــشــر جــنــبـــۀ جهــانی داده است. دولت افـــغـــانــستــان با پذیرفـتـن آن این مسئلــــه را به رســمیـت شــنـاخته است که حقــوق بــشــرمــندرج درمنـشــورســازمــان ملل مــوضوعــی است که مــــوردعــلاقـــۀ جــامعــه بین المللی است،دیگــــر درحـــوزه وصــلاحیـت دولت هــا نمــی گــنجــد.

« عــدم مـجــازات پاداشــی است به جنایتکاران وجنایت به سوی جنایت بشر،عـــدم مـجــازات جنــایــتکــاران –شکست قــانــون،شکست انسانیت واخــلاق، پشت پا زدن به اصـــول دین ومــذهــب است،عـــدم مـجــازات،جنایت را سرعت می بخــشد وآنرا چند برابرمیگرداند».   فاجعـــۀ افشارکه ظــرفیت حــیرت انگیزی قتل عــام ،ویرانگری ،چپاولگری ،تجاوزبه عفت ،سیطره جویی مذهبی وقوم کشی را ازخود نشان داد،کافی است،نفرت ازجهادگران تبهکاررا دردل هـــرانـــسانی جا دهــد. فاجعـــــۀ افشار برگــی ازآمـــوختنی هـــــای تاریخ است که نباید تکرارگردد.

یادآوری وتـــعظــیم  بـــه خـــاطـــرۀ غـــم انـگــیــز قــــربـانیـــان قــتل عــــام درافـشــار وجیبه ایست کـــــه بدوش همـــــۀ مــبارزان راه صــلــح وضـــد ایدلوژی جنگ آفرین ” جهاد ” افتــاده است. باید آنـــرا آنگــونــــه که درخـــورشأن شــهــدای درخــــون خــفتــــۀ افـشـــاراست با  به دادگــاه کشیــدن مــتهــمــان آن بسررســاند.

سکوت، عدم جلب و معرفی جنایتکاران جنگی فاجعه ایست در فاجعه،شبه سنگین این سکوت سراپای نهاد های طویل و عریض حقوق بشری را که سالانه دها میلیون دالر را هزینه میکنند به زنجیر کشیده است گاهی با دماگوژی و جانبداری نبود اسناد مستند بهانه آورده میشود، عکسها و تصاویر ویدیوئی افشار که در زیر آمده است قطرهء از اوقیانوس جنایات جنگی در کابل را تبیـین میکند، عکس ها و تصاویر خود سخن میگویند وگواهی میدهند، عدم باور و تمکین به این اسناد خود جنایتی است با مکافات.

 

ازصفحه شواری جهانی هزاره

 


یک شنبه 3 ارديبهشت 1396برچسب:,

|

بهار 1396 new year

 

و باز نسیم گوارای گیسوان مشک بوی بته های گلاب را با آهنگ موزون تکان میدهد تا با لالهء خوش عذار و نرگس و ریحان و گل های دشتی همزمان جوانه زنند و ترانه عشق را به گوش عشاق برسانند و آنگاه در چمنها و دشت و دمن طوفان برپا کنند  , و گرمای ملایم و فرحبخش روز های آفتابی بهار در باغ و راغ و کشتزار ها به سبزه و گلها و درختان بشارت میدهد و اینک عطرنرگس ، رقص باد ، نغمه شوق ، پرستوی های شاد ، خلوت گرم ، کبوتران مست نرم نرمک میرسند و من هم فرا رسیدن سال نو که همیشه نوید بخش افکار نو، کردار نو و تصمیم های نو برای آینده است. آینده ای که همه امید داریم بهتر از گذشته باشد. در سال نو، ۳۶۵ روز سلامتی، شادی، پیروزی، مهر و دوستی و عشق را برای شما آرزومندم.

 


دو شنبه 16 اسفند 1395برچسب:,

|

یاد یار مهربان

بیست دومین سالیاد شهادت استاد عبدالعلی "مزاری "  ان پیر فرزانه و هم رزمانش را به تمام مردم و هواداران تسلیت میگویم 

 

دل دیوانه ام، دیوانگییِ یار می خواهد

شفیع و ذوالفقار و قمبرِ بسیار می خواهد

به جای این همه آدم که از تدبیر می گویند

نصیر و داوود و مردانِ اهلِ دار می خواهد

دل دیوانه ام از بامیان و غزنه تا کابل

حمیدِ قهرمانِ سنگر افشار می خواهد

وطن، آبستن دیوانگی گردیده، می دانی؟

که این دارالجنون در هر قدم یک کار می خواهد

در این دارالجنون آن سر که می گردد جدا از تن

جواب حاضر و مردانه و سرشار می خواهد

تو از آب و گل و آیینه و از عشق می گویی

و او در پای طفلانت هزاران خار می خواهد

تو صد ها گل به طرح خنده ی او می کنی هدیه

و او برجان و مالت هدیه ی بادار می خواهد

پس از این، منطق دیوانگی باید وگرنه باز

برای یک سر آماده، صد رگبار می خواهد

برای یک سر آماده، صد رگبار؟ باور کن

چنین دیوانگی کی منطق هوشیار می خواهد؟

 

شعر از: محمد حسین فیاض


پنج شنبه 5 اسفند 1395برچسب:,

|

چله چیست ؟؟؟

 
چله چیست ؟
در حساب نجومی هزارگی توغل  یک در میان از هفت الی یک (به شکل معکوس) شمرده می شود یعنی تنها اعداد تاق شمار می شود که هفت توغل در اول قوس، پنج توغل اول جدی(چله برزگ) ، سه توغل اول دلو(آغاز چله کوچک) و یک توغل در ماه حوت می باشد.
در فرهنگ هزاره جات چهل روز اول زمستان را بنام چله بزرگ و بیست روز دوم زمستان را بنام چله کوچک یا د می کنند که مجموعا دوماه می شود روز ختم چله کوچک را نام ( شصت و شکست ) یاد می کنند به اعتقاد مردم آغاز ماه حوت صفحه تازه در زمستان  ورق می خورد تفت زمین بالا می زند و یخبندان ها از بین می رود چله کوچک در ماه وسطی زمستان (دلو) است از نظر مردم سرد ترین فصل سال است به باور مردم عامه چله کوچک قهر زمستان است که به دلیل به پایان رسیدن عمر زمستان اخرین قدرت خو درا به نمایش می گذارد و سپس شکست میخورد که همان شصت و شکست را نشان میدهد شبهای چله را در روستاها معمولا مردم در یک خانه گرم وبنام "توخینه ” یاخانه نشیمن  یاد می شود دور هم جمع  می شوند وبه قصه خوانی  ، حمله خوانی (کتابی از جنگ های تاریخی حضرت پیامبر و حضرت علی ) و افسانانه گویی می پردازند  در خصوص چله قصه های عامیانه وجد دارد که چله کوچک موقع امدن به چله برزک می گوید توهیج کاری نکردی من کودکان را در گهواره و دست زنان را درکوزه اب وپای مردان را بروی زمین منجمد خواهم کرد چله بزرگ هم به او می گوید عمرت کوتا و پشت سرت بهاراست .
ارتباط توغل با چله
شب چله (یلدا) که فردایش اولین روز زمستان است مصادف با پنج توغل می باشند مردم توغل را به معنای سرکش بی رحم و تند میشناسند  و واژه  ی توغل به عنای قهر و دوری می باشد مردم عامه باور مند اند که دو ستاره اسمان که یکی انها بنام  (میچید ) یاد می شود از ستاره جفت خود (قمر) قهر می کند دور می شود این دوری باعث به وجود امدن توغل میشود که در نتیجه برف وبارش را در پی دارد درایام توغل مردم مسافرت نمیکرد و هرکس خانه نشستن را ترجیح می داد  و حتی به  باور مردم عامه سفر در توغل شگون بد داشته است
رای گیرو ره بغل مل شی خوبه


 ماومیچید ره یک تغل شی خوبه
ماو میچید ره یک توغل چی باشه
قدیاری جان شیفت بغل شی خوبه


پنج شنبه 2 دی 1395برچسب:\"چله \" توغل\" زمستان\",

|


خالق غزنوی ✿◉●●•◦بیوگرافی ◦•●●◉✿
اسم : خالق
تخلص : غزنوی
تخلص قبلی : مهران
اهلیت : پشی دهکده سکوت
جنسیت : مرد
وظیفه : نظامی پوش
هدف زنده گی : نامعلوم
فریاد :
سکوت
ارزو :مرگ
کوله بار :غم
حس : غریبی و تنهائی
عیب : گوشه گیر
دوست همیشگی : تفنگچه دستی



بیوگرافی مختصر
متولد سال 1368 در قریه علیاد ولسوالی مالستان ولایت غزنی مباشم اولین الف با تعلیم وتربیه را در مساجد قریه و فراتر ان در مدارس دینی فراگرفتم و بلاخره پایم به سوی لیسه عالی مرادینه گشــوده شد و در سال 1387 دوره ای تعلیمـی را با موفقیت سپری و راهی دانشــــــگاه شدم در پایان همین سال به پوهنتــــــون دفاع ملی کشور شامل و بعد از چــــهار سال تحصــــیل از دیپار تمینت کامپیوتر فارغ و در صفوف رزمی پوشان کشــــور پیوستم در جریان سال های تعلیمی درست در سال 1384 همرای خانم سلطانی ازدواج و هم اکنون دارای چـــهار فرزند (دوپسر و دو ختر ) ثمره ازدواج مان میباشد و همین قسم در جریان اولین سالهای که قدم بسوی مکتب لیسه گذاشته بودم مزه تلخی مهاجرت را نیز چشیدم سرانجام مــوفق شــدم دوباره تعلیم و تحصیل ام را ادامه دهم

زنده گی نامه مکمل در پنجره زیر موجود








nazanin_delha@yahoo.com
نازترین عکسهای ایرانی

خالق

آذر 1402
مرداد 1402
آبان 1401
مرداد 1401
تير 1401
اسفند 1400
آذر 1400
مرداد 1400
تير 1400
ارديبهشت 1400
اسفند 1399
دی 1399
مهر 1399
خرداد 1399
آبان 1397
ارديبهشت 1397
آذر 1396
مرداد 1396
تير 1396
ارديبهشت 1396
اسفند 1395
دی 1395
مهر 1395
مرداد 1395
تير 1395
خرداد 1395
دی 1394
آذر 1394
مرداد 1394
تير 1394
اسفند 1393
تير 1392

دانشگاه کابل
نقاب غرور
نتایج کانکور سال ۱۴۰۱
معضل کوچی‌ها در مالستان
سر انجام مولوی مهدی
قتل شفیع دیوانه
جنگ ارزگان و مالستان
حاکمان افغانستان
جنگ بلخاب
شجره نامه پشی
سقوط مالستان
نتایج کانکور ۱۳۹۷-۱۳۹۸ مکاتب پشی
شهادت مبارگ
نتایج کانکور 1396-1397
پیام تبریک نیمه شعبان
مردم پشی در سوگ تو
جریان تقدیر از نخبه گان کانکور 1395-1396
مقاومت مردم پشی در مقابل لشکری عبدالرحمن :
تشیع جنازه شهدا میرزااولنگ
تصاویر نوسینده
نسل کشی در سایه اشرف غنی
اولین سالیاد فاجعه دوم اسد
اشتراگ کننده کانکور 1395-1396
معرفی محصلین برتر کانکور سال 1396 از میان مردم قهرمان پشی
خوشا انان که جانان می شناسند
احزاب و جنگ های داخلی در پشی
حزب وحدت اسلامی افغانستان
۹ حزب مشهور افغانستان؛ جریان‌هایی که بیش‌تر در زمان جهاد علیه شوروی شکل گرفته اند
نتایج امتحانات کانکور سال 1395-1396
برگهـــای از جلد دوم کتاب: (جنگـــهــای کابل سال ۱۳۷۱-۱۳۷۵ خورشیدی ) جنگ افشار
فاجعه افشار
بهار 1396 new year
یاد یار مهربان
چله چیست ؟؟؟
شهادت
افسانه
ماهی پیروزی خون بر شمشیر
ضرب المثل های هزاره گی
لحجه هزاره گی
قبائل هزاره ها
ابی میرزا
28 اسد روز ازادی واستقلا ملی چگونه رقم خورد ؟؟؟؟
گنبد بیگم
شهید قلب تاریخ
عید سعید فطر
معرفی چهره های سیاسی نظامی مردم پشی
بازی های بیاد ماندنی
گرگ های کشمیر
خاطرات از اسیران شیرداغ و ارزگان
برخورد امیرعبدالرحمن بامردم پشی


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دختری از دیار پشی و آدرس pashizeba.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





عشق بی سمر
پاور لینک
دلنوشته های من (خالق غزنوی)
غزنوی
رهگذر تنها
جاغوری یک
دایبرکه پشی مالستان
پایگاه اطلاع رسانی پشی
پشی قابجوی
شیرداغ
سرزمین شیرداغ
مسافر شب
تاریخ هزاره ها
وب سایت مردم مالستان
اموزش کمپیوتر مجازی
هزاره ها قتل عام و مهاجرت
افشار برگ از تاریخ ماست
قتل عام در افشار
ردپای عشق در جاده های پائیز
عاشقانه های من
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی


Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●تصاویر زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
خاطرات
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
خاطرات یک رهگذر
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
راز پنهان عشق
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
شاپرک مجاهر
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
شادخت هزاره
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
دختر هزاره
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
پسران ودختران هزارگی
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
هزاره پیوند
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
دانستنی ها
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
کد اهنگ برای وبلاگ
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
وب سایت مردم مالستان
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
خبرگذاری بخدی
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
کلبه دلتنگی هایم
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
دل تنگی هایم
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
یک قطره باران تنها
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
عاشقانه هی فرانسوی
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
مالستان
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
علیاد خاطرات پایدار
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
باران غم در ساحل نگاهم
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
نقاب غبار الود خاطره ها
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
سکوت ساحل
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
حواله یوان به چین
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
خرید از علی اکسپرس
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙
دزدگیر دوچرخه
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●لینک زیبا●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ˙

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


















































































.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->